هزینههای سنگین معرفی یک محصول یا برند در بازار دارد، باعث شده همه مشاغل نتوانند از عهده پرداخت هزینه انواع تبلیغات اینترنتی یا آفلاین برآیند. بازاریابی ویروسی (وایرال مارکتینگ) استراتژیهای متداول بازاریابی را تحت تأثیر قرار داده است؛ برای مقابله باقیمت گذاری و سایر موضوعات بازاریابی، وایرال مارکتینگ یک مزیت برای تبلیغات آنلاین محسوب میشود. گرچه کلمه «ویروسی» ممکن است منفی به نظر برسد، اما وقتی صحبت از بازاریابی میشود ماجرا کلاً متفاوت میشود!
بازاریابی ویروسی چیست؟
بازاریابی ویروسی یا همان وایرال مارکتینگ (Viral Marketing)، تکنیک تبلیغاتی است که هدفش گسترش سریع و گسترده پیام بازاریابی یک کمپین است. این
نوع بازاریابی را ویروسی مینامند زیرا نحوه عملکرد آن بسیار شبیه به نحوه انتشار ویروس در محیط اطراف است؛ با این تفاوت که ویروس این نوع بازاریابی، محتوا است.
لازمه موفقیت وایرال مارکتینگ این است که محتواهایی را منتشر کند که مانند ویروسها هزاران بازنشر شوند. درگذشته این روش بهصورت دهانبهدهان انجام میشد، اما امروزه اینترنت کار را راحت کرده است و افراد میتوانند با انتشار یک مقاله جالب، یک پیام کوتاه پرمعنی یا حتی یک بازی کم حجم، دیگران را تشویق کنند تا محتوایشان را با بقیه به اشتراک بگذارند.
هر چه محتوا بیشتر به اشتراک گذاشته شود و افراد بیشتری آن را دریافت کنند، اثربخشی آن بیشتر خواهد بود. از جمله مفاهیم بسیار نزدیک به بازاریابی ویروسی می توان به بازاریابی دهان به دهان یا ریفرال مارکتینگ اشاره کرد. در این شیوه نیز افراد با ارجاع یک محتوا یا یک خبر به یکدیگر باعث ایجاد آگاهی از یک مساله خاص، در سطح جامعه می شوند.
تاریخچه بازاریابی ویروسی
تاریخچه وایرال مارکتینگ به سال 1996 برمیگردد؛ زمانی که یک شرکت استارتاپی کوچک به نام Hotline، برای تبلیغ سرویس ایمیل جدید خودش با نام Hotmail، به روشی مناسب برای بودجهبندی نیاز داشت. تیم Hotline، تصمیم گرفت عبارت «Hotmail رایگان خود را در www.hotmail.com دریافت کنید» به همه ایمیلها اضافه کند.
نتیجه چه بود؟ طی یک سال تعداد کاربران از 20 هزار نفر به بیش از 1 میلیون نفر رسید. تا سال 2001، Hotmail دارای سهم 30 درصدی از بازار ایمیل با 86 میلیون کاربر فعال بود.
مهمترین نکته در خصوص وایرال مارکتینگ این است که هر مشتری به طور غیرارادی، تنها با استفاده از یک محصول، به رشد و معرفی آن به دیگران، کمک میکند.
بااینحال، مشخص نیست که این عبارت دقیقا از کجا نشات گرفته است. در سال 1996، جفری ریپورت، استاد دانشکده تجارت هاروارد، مقالهای را برای Fast Company تحت عنوان «ویروس بازاریابی» نوشت که در آن اصطلاح «بازاریابی ویروسی» به چشم میخورد. بااینحال، شرکت سرمایهگذاریDraper Fisher Jurvetson ادعا میکند که این اصطلاح را با الهام از استراتژی بازاریابی Hotmail در سال 1997 در خبرنامه Netscape ساخته است. صرف نظر از منشا دقیق آن، شکی نیست که بازاریابی ویروسی بدون شبکههای اجتماعی امروز نمیتوانست دوام بیاورد.
مزایای وایرال مارکتینگ چیست؟
اگر قبل از پرداختن به هر کاری، مزایای آن را بدانید، قطعا به شکل بهتری از نتیجه آن سود خواهید برد. برخی از مزایای بازاریابی ویروسی که هنگام تدوین نقشه راه یا بیزینس پلن باید بدانید، عبارت هستند از:
- هزینه پایین: یکی از برترین مزیت های بارز وایرال مارکتینگ نسبت به انواع بازاریابی، هزینه بسیار پایین و مقرون به صرفه بودن آن است. شما لازم است با به کار گیری اصول وایرال مارکتینگ، یک محتوای ویروسی تولید کنید و آن را از کانال شبکه اجتماعی یا بسترهای پرمخاطب، در معرض دید کاربران فضای دیجیتال قرار دهید. پس از آن نیازی به پرداخت هزینه نیست! این روش در مقابل انواع روش های سنتی تبلیغات و یا حتی برخی از روش های آنلاین، هزینه بسیار کمتری را به بیزینس شما تحمیل می کند. شما فقط باید به یک ایده بزرگ فکر کنید، آن را خلاقانه و جالب اجرا کنید و بقیه کارها را به عهده مردم قرار دهید!
- رشد سریع: کسبوکارهای مختلف برای رشد به زمان نیاز دارند، اما اگر از این تکنیک هوشمندانه استفاده شود، موفقیت در آن زمانبر نخواهد بود. با ترکیبی از استراتژیها و محتوای خارقالعاده در بازاریابی ویروسی، میتوانید برند خود را درست در سکوی موفقیت قرار دهید.
- غیرتهاجمی بودن: این نوع محتوا غیرتهاجمی است. در واقع این نوع بازاریابی کاملا مورد استقبال قرار خواهد گرفت؛ زیرا عموم مردم تمایل زیادی به محتوا دارند.
اصول بازاریابی ویروسی چیست؟
از مهمترین اصول این نوع بازاریابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. پستهای طولانیتر بیشتر به اشتراک گذاشته میشوند
آیا فکر میکنید با روی کار آمدن «عصر موبایل» بهتر است پستهاکوتاهتر و مختصرتر باشند؟ اشتباه میکنید. حتی اگر کمتر بخوانیم و توجه ما بیش از 15 ثانیه روی یک پست نباشد، با این حال پستهای طولانیتر موفقتر هستند. مقالات بین 3000 تا 10،000 کلمه، بیشتر از مطالبی که تعداد کلمات کمتری دارند در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند. دلیلش میتواند این باشد که پستهای دقیقتر، ارزش بیشتری دارند و بهتر میتوانند سوالات خوانندگان را پاسخگو باشند؛ این همان عاملی است که باعث ویروسی شدن محتوا میشود.
2. محتوای شما باید شامل تصویر باشد
بازاریابی ویروسی بدون تصویر یا فیلم موثر نخواهد بود. به طور متوسط، پستهای وبلاگ درصورتی که دارای تصویر باشند، ازهر 100 بار، 65 بار به اشتراک گذاشته میشوند. این در حالی است که محتوای بدون عکس، از هر 100 بار تنها 28 بار به اشتراک گذاشته میشود. اگر تنها ده دقیقه از وقت خود را صرف یافتن عکسهای جذاب کنید، احتمال ویروسی کردن پست را بهبود بخشیدهاید.
3. رسانههای اجتماعی مسئول ویروسی شدن پست هستند
اکثر کاربران، پروفایل شبکههای اجتماعی دارند. به لطف این، یک پست خیلی سریع میلیونها بازدید میگیرد. محتوایی که دارای تصویر یا ویدئو باشد، بیشتر به اشتراک گذاشته میشود؛ بنابراین استفاده از پلتفرمهایی مانند اینستاگرام میتواند در ویروسی شدن یک پست بسیار موثر باشد.
4. احساسات مثبت را وارد محتوا کنید
یک محتوای خشک و بیروح، توجه زیادی را به سمت خود جلب نمیکند و کاربران آن را شایسته اشتراکگذاری نمیدانند. در فرآیند تولید محتوا، حتما نظرات و عواطف را بگنجانید. احساسات مثبت مانند سورپرایز و شادی ترجیح داده میشوند و احساسات منفی مانند غم و عصبانیت کمک زیادی نمیکنند.
5. اینفوگرافیکها و لیستها جزو بهترینها هستند
اینفوگرافیکها و لیستها، اشتراکگذاری بیشتری نسبت به پستهای ویدئویی دارند. علاوه بر این، استفاده از مقالاتی با عناوین برجسته، بهترین روش برای جذب خوانندگان هستند. اطلاعات باید به خوبی نوشتهشده و سازماندهی شوند. همچنین باید حاوی عناوین جذاب و تصاویر چشمنواز باشند.
6. عدد 10 ویروسیترین شماره است
جادوییترین عدد محتوای ویروسی، 10 است. اگر میخواهید یک محتوای لیست شده داشته باشید، 10 باید شماره اصلی شما باشد. اعداد دیگری که خوب کار میکنند 23، 16 و 24 هستند.
7. از بایو نویسنده غافل نشوید
توصیه میشود همیشه یک بایو مختصر از شخص یا شرکتی که محتوا را در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی ایجاد کرده است، ذکر شود. با انجام این کار، شانس به اشتراکگذاری در توییتر 21 درصد، لینکدین 23 درصد و گوگل 42 درصد افزایش خواهد یافت.
8. از اینفلوئنسرها کمک بگیرید
از تکنیک اینفلوئنسر مارکتینگ غافل نشوید. اگر 5 اینفلوئنسر محتوای شما را به اشتراک بگذارند،3 بار بیشتر در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته خواهد شد. حتی اگر فقط 1 اینفلوئنسر محتوای شما را به اشتراک بگذارند، باز هم 30 درصد افزایش ویروسی شدن را شاهد خواهید بود.
9. محتوای خود را چندین بار درشبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید
طول عمر ویروسی یک پست درشبکههای اجتماعی محدوداست. اگر فکر میکنید محتوای شما اشتراکهای زیادی ایجاد میکند، آن را چندین بار ارسال کنید! با انجام این کار و با هر بار ارسال محتوا، افراد جدیدی آن را میبینند.
10. سهشنبهها بهترین روزها برای ارسال پست هستند
درست است. دادههای حاصل از BuzzSumo و Google Analytics نیز این موضوع را تائید میکنند. سهشنبه روزی است که بازدید وبلاگ بیشتر است و بیشترین شانس برای به اشتراکگذاری مطالب وجود دارد.
چند مثال بسیار معروف و وایرال شده در سالهای اخیر
تا به اینجا، ما وایرال مارکتینگ را با عباراتی تعریف کردیم که امیدواریم منطقی باشند و به شما در دستیابی به هدفتان کمک کنند. با این حال، شاید بهترین روش برای یادگیری در مورد وایرال مارکتینگ، بررسی برخی از بهترین نمونههای آن باشد. بیایید نگاهی به بزرگترین داستانهای موفقیت بیندازیم.
چالش سطل یخ (The Ice Bucket Challenge)
اگر در سال 2014 در شبکههای اجتماعی فعالیت داشتهاید، احتمالا نام The Ice Bucket Challenge را شنیدهاید. چالش سطل یخ فعالیتی است که طی آن داوطلبان باید پاهایشان را داخل آب یخ قرار داده و یک سطل آب یخ را روی سرشان خالی کنند.
با این حال، هدف چالش سطل یخ، تبلیغ یک محصول یا خدمات نبود؛ بلکه هدف آن افزایش آگاهی از بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بود که به بیماری لو گهریگ (ALS) نیز معروف است. احساس سرما و بیحسی اندامها به منظور شبیهسازی اثرات این وضعیت و حمایت از افراد مبتلابه آن بود. این چالش به قدری بزرگ بود که همه سلبریتیها پروفایل خود را به این دلیل تغییر دادند.
تی ان تی (TNT)
در سال 2012، شبکه تلویزیونی تی ان تی برای معرفی خودش، اقدام جالبی انجام داد. این شبکه دکمه بزرگ و قرمزرنگی را طراحی کرد و آن را دریکی از خیابانهای خلوت بلژیک قرارداد و کنارش نوشت «اگر میخواهید صحنهای هیجانانگیز را ببینید، دکمه را فشار دهید». با فشار دادن دکمه، صحنهای به نمایش درمیآمد که واقعا هیجانانگیز و جالب توجه بود.
این ویدئو به قدری جذاب بود که توانست کمتر از یک هفته توسط بیش از 23 میلیون نفر بازدید شود و به دلیل اشتراکهای بیش از حد، لقب دومین تبلیغ برتر تاریخ را به خود اختصاص دهد.
کیاَسِتز استرالیا (Key Assets Australia)
یکی دیگر از بهترین نمونههای وایرال مارکتینگ متعلق به شرکت کی استز است. فعالیت این شرکت در زمینه جذب افرادی است که از کودکان خیابانی و بیسرپرست حمایت کنند.
ازآنجاکه مردم استرالیا درباره این مسئله اطلاعات چندانی نداشتند، لازم بود در این باره اطلاعرسانی شود. به همین منظور، یک دوربین مخفی دریکی از مکانهای شلوغ و پر رفتوآمد استرالیا قرار داده شد و از عکسالعمل رهگذران نسبت به کودک تنهایی که در یکگوشه ایستاده بود فیلمبرداری شد. سپس با کمک تبلیغات و سایر استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ، اطلاعات جامعتری در اختیار استرالیاییها قرار داده شد و حتی وب سایتی نیز برای این منظور راهاندازی شد.
تنها پس از گذشت 4 هفته، وب سایت بیش از 165 میلیون بار سرچ شد و مطالبش توسط بیش از 13 کشور به اشتراک گذاشته شد و بلافاصله حدود 1300 نفر شروع به تحقیق و پرسوجو در مورد وضعیت کودکان بیسرپرست کردند.
بازاریابی ویروسی در ایران
با گسترش روز افزون شبکههای اجتماعی و افزایش آگاهی مردم، وایرال مارکتینگ نیز مانند بسیاری از موارد بازاریابی (بازاریابی چریکی، نیچ مارکتینگ، بازاریابی حسی، بازاریابی عصبی و غیره) در ایران جاافتاده است و دلیلش هم میتواند محصولات خوب و رایگان باشد. کاربرد بازاریابی ویروسی در ایران، بیشتر در اوایل شروع کسبوکار و در زمان افتتاحیه است که طی آن محصولات یا خدمات در قالب درست و رایگان در اختیار سایرین قرار میگیرند.
سخن پایانی
اینترنت، بهویژه با پیدایش شبکههای اجتماعی، فرصتی عالی در اختیار کسبوکارها قرار داده است تا روزانه با صدها یا حتی هزاران نفر تعامل داشته باشند. وقتی با استفاده از تکنیکهای بازاریابی ویروسی مطرحشده در این مقاله، برند شما محتوای جذاب و قابل اشتراکی ایجاد کند، بیشتر میتوانید پیام خود را به گوش مخاطبانتان برسید.
سوالات متداول
این رویکرد ساده میتواند در ایجاد تأثیرات مثبت، هنگام راهاندازی یا تبلیغ محصول کمککننده باشد. این نوع بازاریابی به شما کمک میکند بیشتر در معرض دید سایرین قرار بگیرید و ترافیک بیشتری داشته باشید تا درآمدتان افزایش پیدا کند.
ارتباط با گروههای ناشناخته: قدرت این نوع بازاریابی به انتقال پیام از شخصی به فرد دیگر بستگی دارد. در طی این روند، ممکن است به فردی برسد که ترجیح میدهید با او ارتباط نداشته باشید. در واقع شما دیگر نمیتوانید چگونگی تعامل افراد با پیامتان را کنترل کنید.