برخلاف تصور بسیاری از افراد، دیجیتال مارکتینگ یک مفهوم نوظهور در دنیای بازاریابی نیست؛ بلکه یک شیوه قدیمی برای توسعه کسب و کار است که بیش از چند دهه ردپای خود را در فضای آنلاین به جای گذاشته است. اگر این ردپاها را دنبال کنیم، به نقطه‌ای در سال 1971 می‌رسیم. جایی که ری تاملینسون نخستین ایمیل شبکه را از طریق ARPANET برای خود ارسال کرد.از آنجا بود که نطفه دیجیتال مارکتینگ برای اولین بار شکل گرفت.

از آن زمان تا به امروز افراد مختلف دست  بازاریابی دیجیتال، این کودک نوپا را گرفته و پابه‌پا برده‌اند تا شیوه راه رفتن به آن آموخته و به یک جوان بالنده امروزی تبدیل کنند. جوانی که امروزه میلیاردها دلار سرمایه دارد و حاتم طایی وار، سرمایه خود را در اختیار همه جهانیان قرار داده است. اما گام نخست برای برداشتن طعام از این خوان گسترده، آشنایی با صاحب این سفره است. بنابراین اگر می‌خواهید شما هم از این سفره گسترده سهمی داشته باشید تا انتهای این مقاله با ما همراه شوید.

فهرست مطالب

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

به هر گونه فعالیتی برای توسعه کسب و کار که با استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی و همچنین اینترنت انجام می‌شود، دیجیتال مارکتینگ می‌گویند. به زبان ساده، می‌توانیم بگوییم که در میان انواع بازاریابی، بازاریابی آنلاین یا همان digital marketing در واقع شامل هر فعالیتی است که یک شرکت (یا یک فرد) به صورت آنلاین انجام می‌دهد تا به یکی از این اهداف (یا چند مورد از آن‌ها) دست پیدا کند:

  • جذب موقعیت‌های شغلی جدید.
  • برقراری ارتباط با مشتریان فعلی یا ایجاد ارتباط با مشتریان بالقوه.
  • ایجاد هویت برای برند خود.

آیا برای گسترش کسب و کارتان، به دنبال یک استراتژی تبلیغاتی هستید که به‌طور مستقیم قشری خاص از مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد؟ آیا قصد افزایش آگاهی از برندتان را دارید و میخواهید در بازار گسترده، در بین رقبایتان بهتر به چشم بیایید؟ تبلیغات ویدیویی و تبلیغات شبکه‌های اجتماعی، می‌توانند برند شما را به میلیون‌ها نفر معرفی کنند.

مهم نیست که به چه قشری از مخاطبین می‌خواهید دست پیدا کنید یا چه محصولی یا خدماتی می‌خواهید ارائه دهید. در هر حال، بازاریابی دیجیتال به شما کمک خواهد کرد که کسب و کار خود را گسترش بخشید و به مخاطبان مورد نظر خود دست پیدا کنید.

این مقاله را بخوانید: آموزش دیجیتال مارکتینگ

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ

موتور دیجیتال مارکتینگ از زمانی روشن شد که در سال 1971 محققی به نام ری تاملینسون یک پیام آزمایشی را از طریق ARPANET برای خود ارسال کرد. پیامی که به‌عنوان نخستین ایمیل در جهان شناخته می‌شود. اما جای تاسف است که نویسنده این ایمیل، به خاطر نمی‌آورد که چه محتوایی را از این طریق منتشر کرده است؛ او می‌گوید که احتمالا چیزی شبیه به QWERTYUIOP را در ایمیل خود نوشته است. به‌هرحال اختراع ایمیل، نخستین گام برای برقراری ارتباط آدم‌ها از طریق شبکه کامپیوترهای متصل به هم بود.

حدود 7 سال بعد نخستین بازی رایانه‌ای متنی و ماجراجویی به نام Adventureland رونمایی شد. نکته خاصی که در این بازی به چشم می‌آمد، تبلیغات درون برنامه‌ای بود. تبلیغاتی که افراد را تشویق به امتحان بازی‌های دیگری به نام Pirate Adventure می‌کردند. این مسیر به همین منوال ادامه یافت تا در سال 1982 نخستین وب‌سایت تجارت الکترونیکی راه‌اندازی شد. این وبسایت را می‌توان یک روزنامه نیازمندی‌های اینترنتی یا تابلوی اعلانات برای فروش لوازم الکترونیکی دست‌دوم دانست.

به‌این‌ترتیب نخستین گام‌ها برای کسب درآمد از طریق اینترنت و بازاریابی دیجیتال برداشته شد. اما تا آن زمان هنوز مرزهای اینترنت در سطح جهان گسترده نشده بود. افراد می‌توانستند از طریق شبکه‌های محدود محلی با هم ارتباط برقرار کنند. تا اینکه در سال 1991 تیم برنزلی هنگام کار در سرن، پروتکل شبکه جهانی وب را ایجاد و منتشر کردند. در این سال بود که اینترنت به مفهوم امروزی متولد شد.

سال 1993 به‌عنوان سال تولد نخستین مرورگر گرافیکی در تاریخ ثبت شده است. مرورگری به نام موزاییک که می‌توانست تصاویر را به همراه متن نمایش دهد. اما اینترنت رفته‌رفته جنبه‌های منفی خود را نیز نشان می‌داد. در سال 1994 بود که اولین هرزنامه توسط مدیر دانشگاه اندروز برای گروه‌های خبری مختلف ارسال شد. در همین سال شرکت حقوقی ققنوس یک هکر را برای ارسال نخستین هرزنامه تجاری استخدام کرد. این هکر استخدام شده بود تا اسکریپتی را با عنوان قرعه‌کشی گرین کارت برای گروه‌های خبری ارسال کند. پیامی که در آن افراد برای دریافت مشاوره دیجیتال در زمینه شروع کسب‌وکار دعوت شده بودند.

سال 1994 را می‌توان سال ظهور اولین‌ها در دنیای اینترنت مدرن به شمار آورد. در این سال مجله Wired برای فروش اولین فضای تبلیغاتی در اینترنت جایزه گرفت. این مجله بنرهای تبلیغاتی را برای برندهای مختلفی مانند ولوو منتشر می‌کرد و از این طریق توانست در هر ماه 10 هزار دلار درآمد ثابت کسب کند. علاوه بر این نخستین مرورگر تلفن همراه به نام PocketWeb نیز در همین سال معرفی شد. نخستین کد QR نیز در همین سال در ژاپن به وجود آمد؛ اما تا 8 سال بعد به جهانیان معرفی نشد.

این پیشرفت‌ها زمینه‌ساز ظهور تجارت الکترونیکی در سال 1995 شدند. جایی که برای نخستین بار پلتفرم‌های آمازون و eBay قد علم کرده و به‌عنوان فروشگاه‌های اینترنتی فعالیت خود را آغاز کردند. در همین سال روش CPM به‌عنوان روشی برای محاسبه تعداد نمایش تبلیغات در اینترنت ابداع شد. یک سال بعد و با شروع کار Hotmail.com، میلیون‌ها کاربر خانگی توانستند به‌طور رایگان به حساب‌های ایمیل دسترسی پیدا کنند. این موضوع علاوه بر خوشحالی کاربران خانگی، خوشحالی اسپمرها را نیز به دنبال داشت.

اندکی پس از معرفی جاوا اسکریپت و Tripod.com، تبلیغات پاپ آپ نیز در سال 1997 جای خود را در فضای اینترنت باز کردند. یک سال بعد مرورگرهای گوگل، یاهو و MSN برای کمک به کاربران در دسترسی به اطلاعات در حال رشد اینترنت راه‌اندازی شدند؛ در این زمان بود که تبلیغات آنلاین مرز درآمدی یک میلیارد دلار را رد کردند.

در سال 2000 پرونده‌ای برای شرکتی به نام ExitExchange به‌عنوان صاحب‌امتیاز تبلیغات پاپ آپ ساخته می‌شود. علت این موضوع آزاردهنده بودن این نوع از تبلیغات مطرح شد. در همین سال گوگل ابزار Google Adwors را منتشر کرد. به‌این‌ترتیب تبلیغ‌کنندگان می‌توانستند با پرداخت پول، محصولات خود را در میان نتایج جستجوی گوگل تبلیغ کنند.

تا سال 2002 به‌قدری انواع تبلیغات اینترنتی در دنیای بازاریابی دیجیتال رشد کرده بودند که تقریبا بیشتر افراد از ازدحام آن‌ها در وب‌سایت‌های مختلف کلافه شدند. به همین دلیل در این سال نخستین افزونه متن‌باز انسداد تبلیغات برای مرورگرهای وب به نام adBlock منتشر شد.

نخستین پادکست در سال 2003 به نام The BackStage Pass منتشر شد که در آن با مشاهیر مختلف مصاحبه می‌شد.

پس‌ازآن در سال 2006 نخستین کانال تجاری در یوتیوب شکل گرفت. در سال 2007 نیز آیفون اپل قدم به دنیای تکنولوژی گذاشت. در این زمان بود که گوشی‌های هوشمند رفته‌رفته جای خود را در تعاملات اجتماعی افراد باز کردند. در همین سال فیس‌بوک نیز اقدام به راه‌اندازی Beacon کرد. از طریق این پلتفرم، امکان رصد کاربران در وب‌سایت‌های دیگر فراهم می‌شد. به همین دلیل، این پلتفرم در سال 2011 به دلیل نقض قوانین حریم خصوصی تعطیل شد.

مدل پخش تبلیغات پیش از نمایش فیلم‌ها در یوتیوب از سال 2008 راه‌اندازی شد که هنوز هم برای برخی از کاربران آزاردهنده است. در سال 2010 نیز روزنامه‌ها و مجلات اقدام به چاپ تبلیغات برای افزایش درآمدشان کردند.

رفته‌رفته به ظهور المان‌های آشناتر در حوزه دیجیتال مارکتینگ، یعنی سال 2013 نزدیک می‌شویم. جایی که پست‌های اسپانسر در اینستاگرام، یکی از محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی، معرفی شدند. این روند رو به رشد و پیشرفت تا به امروز در دنیای دیجیتال مارکتینگ ادامه داشته است. چهار سال پیش یعنی در سال 2017 درآمد تبلیغات آنلاین به بیش از 200 میلیارد دلار رسید. با توجه به رشد روزافزون اینترنت و افزایش میزان تاثیرگذاری آن بر زندگی مردم، به نظر نمی‌رسد که بتوان مرزی برای توسعه تکنیک‌ها و اصول دیجیتال مارکتینگ تعیین کرد.

حتما بخوانید: متاورس چیست؟

انواع دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی محتوا (Content Marketing)

بازاریابی محتوا یکی از شاخه‌های بازاریابی درونگرا است که ارتباط تنگاتنگی با سئو، یکی از مهمترین تکنیک های دیجیتال مارکتینگ دارد. سئو درواقع یک استراتژی بازاریابی موتورهای جستجو است که بر پایه تولید محتوای ارزشمند برای مخاطب هدف و مرتبط با نیازهای او پایه‌گذاری شده است. همانند هر استراتژی بازاریابی، هدف بازاریابی محتوا  یا همان کانتنت مارکتینگ نیز جذب لیدهایی است که درنهایت به مشتری تبدیل می‌شوند. اما این کار تفاوت‌های عمده‌ای با شیوه‌های سنتی تبلیغات دارد. در این شیوه قرار نیست که تصویر پرزرق‌وبرق و کاملا بدون عیب از محصول یا خدمات ارائه شود. بلکه ارزش محتوا یا محصول در قالب کلمات توصیف شده و اطلاعاتی کلی درباره اینکه این محصول چه توانایی‌هایی در حل مشکلات مخاطب دارد، عرضه خواهد شد.

امروزه اهمیت تولید محتوا تقریبا برای همه افراد در حوزه بازاریابی دیجیتال روشن است. آمار و ارقام نیز به‌خوبی بر نقش مهم بازاریابی محتوا در توسعه کسب‌وکار اشاره دارند. این آمار نشان می‌دهند که بیشتر مخاطبان دیگر به روش‌های سنتی تبلیغات اعتماد نمی‌کنند. 84 درصد از مخاطبان انتظار دارند که شرکت‌ها به جای بزرگ کردن ویژگی‌های محصول یا خدمت خود، آن را در قالب یک تجربه سرگرم‌کننده و مفید ارائه دهند.

به همین دلیل است که در حال حاضر 62 درصد از شرکت‌هایی با بیش از پنج هزار کارمند، روزانه به تولید محتوا می‌پردازند. این موضوع به این معنا است که شرکت‌های بزرگ به قدرت تولید محتوای منظم در جذب مخاطب پی برده‌اند. آمار نشان می‌دهد که 92 درصد از بازاریاب‌ها در حال حاضر به محتواهای تولیدشده به‌عنوان بخشی از دارایی‌ شرکت نگاه می‌کنند؛ زیرا این محتواها می‌توانند تاثیر زیادی در جذب مخاطب داشته و مخاطب به‌خودی‌خود اصلی‌ترین دارایی یک شرکت محسوب می‌شود.

بازاریابان محتوا باید بتوانند در نتایج موتورهای جستجو به رتبه‌های بالایی دست پیدا کرده و درعین‌حال تلاش کنند تا افراد را به ارسال مطالب برای دیگران و تعامل بیشتر با برند ترغیب کنند. به همین دلیل است که تولید یک محتوای مفید و شسته‌رفته در کنار یک استراتژی محتوا قوی، تقویم محتوا به صورت هدفمند، می‌تواند به ایجاد یک خط ارتباطی مستحکم با مخاطب کمک کند.

این مطلب هم به کارتان می آید: راه اندازی فروشگاه اینترنتی

بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)

بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی یا سوشال مدیا مارکتینگ به معنای افزایش ترافیک سایت و آگاهی از برند از طریق جذب افراد در شبکه های اجتماعی است. در حال حاضر محبوب‌ترین پلتفرم‌های بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، فیس‌بوک، توییتر و اینستاگرام هستند.

ازآنجایی که بازاریابی دیجیتال در سوشال مدیا به مشارکت فعال مخاطبان وابستگی زیادی دارد، به روشی محبوب و البته چالشی برای جذب مخاطب تبدیل شده است. این شیوه بازاریابی در میان بازاریابان B2C محبوبیت زیادی دارد؛ تاجایی‌که حدود 96 درصد از دیجیتال مارکترها از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. این نوع از جذب مخاطب در میان بازاریابان B2B نیز جای خود را باز کرده است؛ در سال جاری حدود 61 درصد از این گروه، از بازاریابی شبکه ‌های اجتماعی به‌عنوان استراتژی اصلی در بازاریابی محتوایی خود استفاده کرده‌اند.

بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی به شما در درک میزان دسترسی به مخاطب کمک کند. با استفاده از نتایج به‌دست‌آمده از این طریق شما می‌توانید تصمیم بگیرید که کدام نوع تعامل در سوشال مدیا برای شما بیشترین فایده را داشته است.

خرید مستقیم معمولا به‌عنوان هدف اصلی بازاریابی شبکه ‌های اجتماعی در نظر گرفته نمی‌شود؛ بلکه بیشتر برندها از این شیوه برای افزایش تعامل با مخاطب و شناخت بیشتر او استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر معمولا در کمپین‌های بازاریابی این‌چنینی افراد به خرید فوری و استفاده از فرصت‌ها ترغیب نمی‌شوند؛ بلکه از آن‌ها خواسته می‌شود در یک نظرسنجی شرکت کرده یا به یک سوال پاسخ دهند. به‌این‌ترتیب می‌توان به یک دید کلی از مخاطب دست پیدا کرد و به‌طور غیرمستقیم او را برای خرید محصول تشویق کرد.

تبلیغات کلیکی (Pay Per Click)

تبلیغات کلیکی در واقع یک شیوه تبلیغاتی برای نمایش سایت در میان نتایج جستجو موتورهای جستجو مانند گوگل است. در این روش شما آگهی خود را از طریق یکی از مجموعه های فعال در زمینه تبلیغات کلیکی مانند گوگل ادز، یکتانت و … منتشر می‌کنید. سپس به ازای هر بار که شخصی روی آگهی شما کلیک می‌کند، پول پرداخت کنید. این شیوه به پرداخت به ازای هر کلیک یا PPC مشهور است.

انتخاب نحوه و زمان مشاهده تبلیغات در این شیوه از اهمیت زیادی دارد. در موتورهای جستجوی مختلف برای نمایش تبلیغات کلیکی جایگاه خاصی در میان نتایج اولیه جستجو در نظر گرفته شده است؛ به عبارت دیگر شما می‌توانید با پرداخت پول و تنظیم زمان و پارامترهای دیگر، جایگاه خوبی را در میان نتایج جستجو به دست آورید. کیفیت این جایگاه در میان نتایج بر اساس یک سری از فاکتورها تعیین می‌شود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کیفیت تبلیغات
  • ارتباط کلمه کلیدی با محتوا
  • کیفیت صفحه فرود (لندینگ پیج)
  • مبلغ پیشنهادی

هر کمپین PPC در دنیای بازاریابی دیجیتال دارای یک یا چند هدف است؛ نتیجه نهایی تمام این اهداف ، تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل است. حال این نوع تبدیل سرنخ یا لید، در دو دسته معاملاتی و غیر معاملاتی طبقه‌بندی می‌شود. به‌عنوان‌مثال خرید یا ثبت سفارش یک تبدیل معاملاتی است؛ اما ثبت‌نام در خبرنامه به‌عنوان یک شیوه تبدیل غیر معاملاتی درنظرگرفته می‌شود.

همکاری در فروش یا Affiliate Marketing

مدل بازاریابی سیستم همکاری در فروش به افراد اجازه می‌دهد تا به‌واسطه رشد تجارت برندهای دیگر، کسب درآمد بدون سرمایه را تجربه کنند. این نوع از بازاریابی بر پایه یک مدل تقسیم درآمد کار می‌کند و به شیوه‌های سنتی بازاریابی نزدیک‌تر است. در یکی از انواع همکاری در فروش شما به عنوان دارنده یک وبسایت پر بازدید وظیفه دارید که یک یا چند کالا را تبلیغ کنید. هر بار کسی یکی از کالاها را خریداری کند کمیسیونی به شما تعلق میگیرد. البته لازم به ذکر است که مدل کسب درآمد از همکاری در فروش، تنها به کانال وب سایت وابستگی نداشته و از طریق سایر کانالهای دیجیتال، مانند اینستاگرام، تلگرام، روبیکا و … هم قابلیت اجرایی شدن را دارد.

اولین قدم همکاری در فروش ایجاد ارتباط موثر با طرف مقابل است. شما می‌توانید از طریق یکی از بسترهای گفته شده برای ارتباط با مخاطب هدف خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که در مدل کسب درآمد آنلاین بازاریابی وابسته، هیچ محدودیتی وجود نداشته و شما میتوانید با چند برنامه افیلیت مارکتینگ، برای افزایش درآمد به صورت همزمان استفاده کنید.

تبلیغات محلی یا نیتو (Native Ads)

تبلیغات نیتیو یا تبلیغات همسان به‌عنوان یک شیوه مخفی برای بازاریابی دیجیتال شناخته می‌شوند. هدف از این نوع تبلیغات ایجاد یک پوشش از محتوای مرتبط برای مخفی کردن ماهیت تبلیغی محتوا است. دلیل انتخاب نام نیتیو یا همسان برای این تبلیغات را می توان ایجاد مشابهت در این نوع از تبلیغات با وبسایت نمایش دهنده درنظر گرفت. امروزه بیشتر مصرف‌کنندگان به تبلیغات صریح بی‌اعتماد شده‌اند؛ بسیاری از مشتریان به دلیل اینکه می‌دانند برندهای مختلف برای ساخت یک آگهی پول پرداخت می‌کنند و در آن سعی دارند خود را از دیگران برتر نشان دهند، تبلیغات را نادیده می‌گیرند.

تبلیغات نیتیو به شما کمک می‌کند تا با ارائه اطلاعات مفید یا سرگرم‌کننده پیش از ورود به فاز تبلیغاتی، نظر مخاطب خود را جلب کنید. به‌این‌ترتیب جنبه آگهی تبلیغاتی محتوای شما مخفی خواهد ماند. البته باید دقت کنید که نحوه تبلیغ نویسی شما در این مدل از تبلیغات اینترنی باید به گونه‌ای باشد که مخاطب در انتها احساس فریب‌خوردگی نداشته باشد. به عبارت بهتر مخاطب شما باید بداند که دقیقا چه چیزی در انتظار او است تا احساس بهتری از محتوا و برند شما داشته باشد.

اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)

در اتوماسیون بازاریابی این ابزارهای دیجیتال و نرم‌افزارها هستند که به توسعه فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ کمک کرده و باعث بهبود کارایی تبلیغات می‌شوند. طبق آمار 90 درصد از مصرف‌کنندگان از شخصی‌سازی کمپین‌های بازاریابی استقبال کرده و تا حدودی آن را جذاب می‌دانند. به عبارت بهتر 81 درصد مصرف‌کنندگان دوست دارند که برندهای محبوبشان مطابق سلیقه آن‌ها فعالیت کنند.

اتوماسیون بازاریابی به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که حوزه تبلیغات شخصی‌سازی‌شده خود را گسترش دهند. به‌این‌ترتیب برندها می‌توانند اطلاعات مصرف‌کننده‌ها را جمع‌آوری و تحلیل کنند. با توجه به اطلاعات جمع‌آوری‌شده می‌توانند کمپین‌های بازاریابی دیجیتال هدفمند را طراحی کرده؛ پیام‌ تبلیغاتی خود را در زمان مناسب و برای مخاطبان مناسب برای حداکثر کردن میزان تعامل مخاطبان، ارسال کنند.

ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در حوزه اتوماسیون به شما کمک می‌کنند تا بتوانید برنامه زمانی ارسال پیام‌ها را به دقت تعیین کنید. این سطح از سفارشی‌سازی به شما کمک می‌کند تا بتوانید بدون صرف هزینه اضافی و یا هدر دادن وقت، یک استراتژی بازاریابی فردی برای هر مشتری ایجاد کنید.

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

مفهوم بازاریابی ایمیلی و یا ایمیل مارکتینگ به ظاهر یکی از ساده‌ترین روش‌های بازاریابی دیجیتال است. شما یک پیام تبلیغاتی را از طریق ایمیل ارسال می‌کنید و امیدوار هستید که مشتریان شما این پیام را باز کرده و مطالعه کنند و در نهایت به گزینه کال تو اکشن شما واکنش نشان دهند. بااین‌حال ترغیب یک فرد برای باز کردن یک ایمیل تبلیغاتی چندان کار ساده‌ای نیست. برای افزایش بازده ایمیل‌های تبلیغاتی می‌توانید از ترفندهای زیر استفاده کنید:

  1. محتوا را هم ازنظر موضوع و هم ازنظر متن سفارشی‌سازی کنید.
  2. برای خودتان مشخص کنید که می‌خواهید چه موضوعاتی را از طریق ایمیل برای مخاطبتان ارسال کنید.
  3. ایمیل‌های کاربردی برای مخاطب و تبلیغاتی برای خودتان را با هم ادغام کنید.

هرچند به نظر می‌رسد که ایمیل مارکتینگ نمی‌تواند کمپین مفیدی برای افزایش فروش باشد، اما آمار نشان می‌دهد که 89 درصد از متخصصان از این شیوه به‌عنوان موثرترین مولد لید (سرنخ) یاد کرده‌اند. استفاده از اتوماسیون بازاریابی در ایمیل مارکتینگ به شما کمک خواهد کرد که بتوانید ایمیل‌های خود را زمان‌بندی و برنامه‌ریزی کنید. به‌این‌ترتیب ایمیل‌ها درست در زمانی ارسال می‌شوند که مخاطب شما برای رفع نیازهای خود به دنبال یک محصول یا خدمت مناسب است.

بهینه‌سازی موتور جستجو یا سئو

سئو فرایندی است که در آن شما وب‌سایت خود را برای کسب رتبه بهتر و افزایش ترافیک ارگانیک در میان سایر نتایج صفحه نتایج و جلب نظر موتورهای جستجو مانند گوگل بهینه می‌کنید. بر اساس آنچه که در مطالب آموزشی سئو چیست، این ترفند دیجیتال مارکتینگ، خود از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

سئو آن پیج یا On page SEO

این بخش از سئو روی بهینه سازی تمامی صفحات داخلی سایت شما تمرکز دارد. اولین اقدام برای بررسی و بهبود سئو آن پیج، کی ورد ریسرچ یا تحقیق کلمات کلیدی است. منظور از یافتن بهترین کلمات کلیدی، شناسایی و استفاده از کلمات یا عبارت‌هایی است که کاربران از آنها برای رسیدن به پاسخ سوال یا نیازشان جهت جستجو در گوگل استفاده میکنند.

سئو آف پیج یا Off page SEO

این بخش از سئو شامل تمام فعالیت‌هایی میشود که خارج از سایت برای افزایش اعتبار مانی پیج‌ها (صفحات پولساز)، افزایش ترافیک و نرخ کلیک سایت انجام می شوند. اما سوال مهمی که ایجاد می‌شود این است که چه فعالیتی خارج از وب‌سایت می‌تواند به بهبود رتبه سایت کمک کند؟ پاسخ تعداد و کیفیت لینک های خارجی یا ورودی سایت شما است!

تعداد و کیفیت صفحاتی که به صفحه شما لینک می‌دهند، بر میزان اعتبار و رتبه‌بندی شما برای کلمات کلیدی موردنظرتان تاثیرگذار هستند. از طریق برقراری ارتباط با سایر منتشرکنندگان محتوا (انتشار رپورتاژ)، نوشتن پست‌های مهمان در وب سایتهای مرتبط، لینک دهی داخل سایت و … به بهترین نتیجه دست پیدا کنید.

سئو تکنیکال (Technical Seo)

این قسمت از سئو روی ساختار و بدنه اصلی وب‌سایت شما و نحوه کدنویسی صفحات متمرکز شده است. فشرده‌سازی تصاویر، نحوه استفاده از داده‌های ساختار‌یافته و بهینه‌سازی فایل CSS، مهمترین ترفندهای تکنیکال سئو هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری و عملکرد وب‌سایت شما را بهبود دهند. فراموش نکنید که سرعت بارگذاری وب‌سایت یک فاکتور مهم در رتبه‌بندی موتورهای جستجو به‌ویژه گوگل است.

روابط عمومی آنلاین (Online Public Relations)

روابط عمومی آنلاین یا PR به مجموعه فعالیت‌های یک برند، در راستای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطبان و آگاهی دادن به مشتریان بالقوه در بستر دیجیتال گفته می‌شود.

بیزینس‌ها معمولا از طریق همکاری با نشریات دیجیتالی، وبسایت‌های محتوایی و وبلاگ‌های مرتبط نام و اخبار کسب وکار خود را در میان مخاطبان مطرح می‌کنند.

دراینجا برخی از اقداماتی که در این راستا انجام می‌شود را باهم بررسی می‌کنیم:

  • ارتباط  با خبرنگاران از طریق شبکه های اجتماعی

 برای مثال گفت‌وگو با خبرنگاران در یک شبکه اجتماعی مانند توئیتر، یک راه عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات است و این یک فرصت رسانه‌ای برای کمپانی شماست.

  • ایجاد تعامل از طریق دریافت نظرات مختلف

زمانی که افرادی بیزینس شما را بررسی کرده و در مورد آن نظرات و یا نقدهایی را منتشر می‌کنند، چه خوب باشند و چه بد، تعامل برند شما با این نقدها باعث می‌شود که مخاطب با بیزینس شما ارتباط بهتری برقرار کند و دریافت این پیام از سمت مشتری، باعث حفظ اعتبار کسب و کار شما خواهدشد.

پاسخ دادن به نظرات و پرسش ها

اگر می‌خواهید به‌طور موثری با مخاطب خود ارتباط برقرار کنید باید به همه کامنت های سوشال مدیا پاسخ دهید. پاسخ دادن به نظرات بهترین راه برای ایجاد یک مکالمه میان شما و مخاطبان و جلب اعتماد آن‌ها است.

بازاریابی درونگرا

بازاریابی درون‌گرا، روشی از بازاریابی است که بر جذب مخاطب و تعامل بیشتر او در طی مراحل سفر مشتری تمرکز می‌کند.

بازاریابان این حوزه تلاش می‌کنند که تکنیک‌های دیجیتال مارکتینگ را، در راستای ایجاد ارزش و اعتمادآفرینی بین برند و مخاطبان به‌کار گیرند و در نتیجه آن تجربه‌ای لذت‌بخش در ذهن مخاطب ایجاد کنند.

این شیوه در مقابل تبلیغات تهاجمی و آزاردهنده قرار دارد.

سه نمونه از تقابل تکنیک‌های بازاریابی سنتی و بازاریابی درون‌گرا را با هم بررسی کنیم:

  • جذب مخاطب با استفاده از بازاریابی محتوایی و وبلاگ نویسی به‌جای تبلیغات پاپ آپ در بازاریابی سنتی
  • استفاده از ویدیو مارکتینگ به جای آگهی‌های تبلیغاتی
  • استفاده از لیست ایمیل مشترکین به جای ارسال ایمیل‌های اسپم برای همه افراد

محتوای حمایت‌شده

با استفاده از محتوای حمایت‌شده یا sponsored content شما به‌عنوان یک برند به نهادهای دیگر پول پرداخت می‌کنید تا محتوایی را تولید کنند که به‌نوعی درباره برند یا خدمات شما صحبت می‌کند. یکی از محبوب‌ترین انواع محتوای حمایت‌شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است. با استفاده از این شیوه بازاریابی شما به‌عنوان اسپانسر یکی از اشخاص تاثیرگذار در شبکه‌های اجتماعی فعالیت خواهید کرد. به‌این‌ترتیب این شخص با استفاده از حمایت‌های مالی شما پست‌ها یا فیلم‌هایی را تولید خواهد کرد که به‌نوعی از برند شما در آن‌ها نام برده شده است (اینفلوئنسرها برای ریفرال مارکتینگ نیز مناسبند. آن ها مشتریان را به برند شما ارجاع می دهند.) نوع دیگری از محتوای حمایت‌شده در بازاریابی دیجیتال می‌تواند در قالب یک پست یا مقاله وبلاگ ظاهر شود که برای معرفی یک موضوع، سرویس یا برند نوشته شده است.

تفاوت دیجیتال مارکتینگ و نتورک مارکتینگ چیست؟

تفاوت بازاریابی دیجیتال و نتورک مارکتینگ بسیار واضح و ساده است. همان‌طور که گفته شد، دیجیتال مارکتینگ شامل هر گونه فعالیتی برای گسترش و رونق دادن به کسب و کار می‌شود که به صورت آنلاین انجام شود. در حالی که نتورک مارکتینگ در واقع، فروش آنلاین یک محصول در سطح «فرد به فرد» است.

وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ چیست؟

شاید زمانی که از بازاریابی دیجیتال صحبت می‌کنیم، به نظر کار ساده ای بیاید. اما در حقیقت این کار، بسیار پیچیده است و نیاز به دانش و تجربه زیادی دارد! به همین علت است که بسیاری افراد به سراغ یک متخصص در این زمینه می‌روند تا برای کسب و کار آن‌ها، به صورت آنلاین بازاریابی کند.

 شاید شما هم کنجکاو باشید که وظایف یک بازاریاب دیجیتال چیست؟ یک دیجیتال مارکتر، در حقیقت وظیفه دارد که یک استراتژی بازاریابی مناسب برای هر کسب و کار را تشخیص دهد و بتواند آن را اجرا و مدیریت کند. بازاریاب‌های دیجیتال، افرادی با تجربه در این زمینه هستند که می‌توانند با پیاده کردن روش‌های مناسب بازاریابی، مراجعه کنندگان و مشتریان زیادی را به سمت کسب و کار شما جذب کنند.

 این افراد، هم از طریق آموزشی که دیده‌اند و هم از طریق تجربه ای که کسب کرده‌اند، تشخیص می‌دهند که چه روشی برای بازاریابی برند یا محصول شما مناسب است. به زبان ساده، یک بازاریاب دیجیتال وظیفه دارد که به موفقیت برند شما کمک کند.

به‌طور کلی، شرح وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ را می‌توان به این صورت خلاصه کرد:

  • برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی یک کمپین بازاریابی مناسب
  • ارزیابی مستمر عملکرد پروژه و تأثیر آن بر رشد کسب و کار
  • مدیریت بودجه به نحوی مناسب در جهت اهداف کمپین
  • همکاری با متخصصین تبلیغات و رسانه، برای کسب نتایج بهتر
  • استفاده از به روزترین روش‌ها برای رشد کسب و کار از طریق بازاریابی دیجیتال
  • مدیریت محتوا برای وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی
  • ارتقاء محصول یا خدمات یک کمپانی در فضای مجازی
  • ارتقاء سئو برای وب سایت‌ها
  • پیگیری و کنترل بازدیدهای وب سایت یا رشد شبکه‌های اجتماعی، و تهیه گزارش‌هایی از این موارد.

بخوانید: استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای استارتاپ ها

3 مهارت لازم برای تبدیل شدن به یک دیجیتال مارکتر حرفه ای

درست است که بازاریابی دیجیتال در بسیاری اوقات میتواند برگ برنده یا راه نجات کسب و کار شما باشد! اما عاقلانه نیست که بدون کسب آگاهی لازم در این زمینه، به سراغ هر بازاریابی برویم. معیارهای مهمی وجود دارند که تخصص و شایستگی یک بازاریاب دیجیتال را نشان میدهند؛ بنابراین، اگر شما در جستجوی استخدام یک بازاریاب دیجیتال هستید حتماً این بخش را مطالعه کنید تا بتوانید فرد مناسب را انتخاب کنید. همچنین، اگر شما خودتان یک بازاریاب دیجیتال هستید نیز با توجه به این معیارها، میتوانید سطح کاری خود را ارتقاء بخشید.

در جواب چگونه دیجیتال مارکتر شوم؟ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

استفاده موثر از اطلاعات و تجزیه و تحلیل‌های موجود

یکی از اصلی‌ترین مشخصات یک بازاریاب دیجیتال خوب، این است که می‌تواند از اطلاعات موجود به نحوی مؤثر استفاده کند. این موضوع به چه معنی است؟

اینترنت به‌طور کامل، بر اساس الگوریتم‌ها و اعداد کار می‌کند. یک بازاریاب دیجیتال خوب حتماً نتایج استراتژی خود را به‌طور مستمر بررسی می‌کند. به این معنی که می‌تواند به‌طور فعالانه، میزان موفقیت استراتژی خود را بسنجد و با توجه به آن، تغییراتی در استراتژی به وجود بیاورد.

به این صورت، بازاریاب دیجیتال می‌تواند با پیگیری عملکرد آن استراتژی، اطلاعات مفیدی به دست بیاورد و تصمیمات آگاهانه بگیرد.

قابلیت رهبری تیم

شاید فکر کنید که بازاریاب‌های دیجیتال، صرفاً مدیر کمپین تبلیغاتی آنلاین شما هستند. اما در حقیقت این افراد چیزی بسیار فراتر از آن هستند. آنها در واقع، رهبرانی واقعی هستند. چرا که این افراد وظیفه رهبری یک تیم بازاریابی را به عهده دارند. به همین علت، یک بازاریاب خوب باید مهارت‌های خوبی در زمینه رهبری داشته باشد. تنها در این صورت است که او می‌تواند به خوبی تیم را هدایت کند. این موضوع به این معنی است که او باید قابلیت‌های زیر را داشته باشد:

  • بتواند با وضوح کامل ایده‌های خود را با بقیه اعضای تیم در میان بگذارد.
  • نسیت به مشکلاتی که اعضای تیم با آنها مواجه هستند، احساس درک و همدلی داشته باشد و آنها را یاری کند تا از پس آن چالش‌ها بربیایند.
  • بتواند اهداف قابل دستیابی تعیین کند و تصمیمات عاقلانه بگیرد.
  • به این صورت او باید توانایی ارتقاء یک برند به موثرترین نحو را داشته باشد.

اشتیاق نسبت به گسترش کسب و کار دیگران

یکی از مهم ترین قابلیت های یک بازاریاب دیجیتال خوب، این است که نسبت به گسترش کسب و کار افراد دیگر مشتاق باشد. زمانی که به شغلی مثل بازاریابی میپردازید، موفقیت دیگران موفقیت شما است. بنابراین یک بازاریاب خوب کسی است که تنها به دریافت مبلغ حق الزحمه خود توجه نمیکند. بلکه عمیقا مشتاق است که به گسترش کسب و کار دیگران هم کمک کند.

مزایای دیجیتال مارکتینگ چیست؟

1 دیجیتال مارکتینگ روش دائمی و ماندگار

برخلاف بیشتر مشاغل، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال محدودیتی برای فعالیت در ساعت‌های مختلف شبانه‌روز ندارند. این کمپین‌ها در هر 24 ساعت و 7 روز هفته برای رشد و توسعه تجارت شما تلاش می‌کنند. حتی زمانی که شما خواب هستید، کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ بیدار بوده و مشغول شکار فرصت‌های خوب برای رشد تجاری شما هستند؛ این ویژگی است که شما هیچ‌گاه نمی‌توانید در روش‌های تبلیغات سنتی از آن بهره‌مند شوید. دیجیتال مارکتینگ اگر به‌درستی انجام شود، می‌تواند در هر زمانی شما را به سود برساند.

2 توانایی دسترسی به هرکسی در جهان

یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های اینترنت، بدون مرز بودن آن است. در نقشه جهانی اینترنت هیچ مرزی تعریف نشده است؛ بنابراین دیگر تنها به مشتریانی که ازنظر جغرافیایی به شما نزدیک هستند، محدود نخواهید شد. با استفاده از دیجیتال مارکتینگ می‌توانید همه مردم را در هر نقطه جهان هدف قرار داده و تبدیل به مشتری خود کنید.

3 نتایج قابل‌اندازه‌گیری

با استفاده از یک کمپین تبلیغاتی آنلاین می‌توانید همه چیز را به معنای واقعی کلمه ردیابی کنید. ابزارهای مختلفی وجود دارند که با استفاده از آن‌ها می‌توانید عملکرد و درصد موفقیت خود را ارزیابی کنید. با استفاده از این ابزارها می‌توانید کلیک‌ها، لایک‌ها، برداشت‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها، تبدیل‌ها، فروش و بازگشت سرمایه را بررسی کنید. داشتن این نوع اطلاعات به شما این امکان را می‌دهد تا درباره استراتژی‌های بازاریابی خود تصمیمات بهتر و آگاهانه‌تری بگیرید. به‌این‌ترتیب می‌توانید تبلیغات ناکارآمد خود را کاهش داده و زمان بازده و سودآوری تبلیغات برنده خود را افزایش دهید.

4 ردیابی و تحلیل نتایج کمپین های تبلیغاتی

یکی از بزرگ‌ترین مزایای دیجیتال مارکتینگ این است که شما می‌توانید بدون هیچ وقفه‌ای نتایج به‌دست‌آمده را ردیابی کنید. یعنی لازم نیست که برای ایجاد تغییرات و بررسی میران اثرگذاری آن‌ها روی مخاطب منتظر بمانید. دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه می‌دهد کمپین‌ها و متدهایی که به درستی کار نمی‌کنند را بدون پرداخت هزینه و زیان‌های مالی متوقف کنید.

 همچنین اگر یکی از تصمیمات تبلیغاتی شما به‌درستی جواب دهد، می‌توانید ابعاد آن را گسترده‌تر کرده و نتایج بهتری را کسب کنید.

دریافت سریع نتایج در بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌کند تا بتوانید در لحظه استراتژی‌های بازاریابی خود را اصلاح کرده و یا توسعه دهید. بهینه‌سازی تبلیغات در کوتاه‌ترین زمان می‌تواند هزینه‌های شما را تا حد زیادی کاهش داده و درعین‌حال سود زیادی را برای شما به ارمغان آورد.

5 امکان رشد و بهینه‌سازی تدریجی

از جمله بزرگ‌ترین مزیت‌های بازاریابی آنلاین این است که مجموعه تبلیغ یا کمپین بدون نقص، در آن وجود ندارد. به این معنا که شما در این مسیر همواره مشغول انجام آزمون‌وخطا هستید. درنتیجه می‌توانید هر زمانی که احساس کردید نیاز به بهبود دارید، تبلیغات خود را بهبود ببخشید. در چنین مواردی ایجاد تغییرات ناگهانی نه‌تنها مخاطب شما را ناراحت نخواهد کرد، بلکه اگر درست از این فرصت استفاده کنید برای او هیجان‌انگیز خواهد بود. با ظهور هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، سیستم‌عامل‌های بازاریابی نیز به‌مرور قادر به درک بهتر بازار هدف و مشتری ایده آل شما هستند.

6 دنیای دیجیتال مارکتینگ، بی‌نهایت و مقیاس‌پذیر

اگر کمپین تبلیغاتی دارید که نتایج مثبتی را برای شما به همراه داشته است، به‌راحتی می‌توانید ابعاد آن را گسترش داده و تاثیر آن را بر روی گروه‌های دیگری از مشتریانتان بررسی کنید. مقیاس‌گذاری درست کمپین‌های تبلیغاتی فعال می‌تواند به شما در رشد و توسعه شغلی‌تان کمک کند.

7 دیجیتال مارکتینگ روشی راه مقرون‌به‌صرفه

دیجیتال مارکتینگ فقط ابزاری برای رشد شرکت‌های بزرگ نیست؛ چراکه برای شروع یک کمپین بازاریابی آنلاین نیازی به پرداخت مبالغ هنگفت نیست. برای شروع می‌توانید بخش کوچکی از هزینه‌های تبلیغات سنتی خود در رادیو و تلویزیون را به کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ اختصاص دهید. به همین دلیل است که دیجیتال مارکتینگ در حال حاضر برای کمک به معرفی و رشد مشاغل کوچک، بهترین گزینه است.

8 فرایند تولید سرنخ به صورت خودکار

ایجاد کمپین‌های بازاریابی موفق و یا سرمایه‌گذاری در حوزه هایی مانند سئو، که نیازی به صرف انرژی هرروزه ندارند باعث می‌شود که بیزینس شما صاحب یک ماشین تولید سرنخ اتوماتیک باشد.

این قضیه از جمله مزیت‌های دیجیتال مارکتینگ است و کمک میکند که تمرکز و انرژی برند در مسیر ارائه بهترین کیفیت به مشتری قرار بگیرد و بررسی کارهای به ترتیب اهمیت و با آرامش خاطر بیشتری انجام شود.

9 سود بیشتر با افراد کمتر

بازاریابی تلفنی یکی از گران‌ترین و ناکارآمدترین روش‌های بازاریابی شناخته‌شده برای بشر است. شرکت‌هایی که روزگاری ده‌ها بازاریاب را برای تماس روزانه با مخاطبان استخدام کرده بودند، در دنیای امروز و با استفاده از ترفندهای دیجیتال مارکتینگ توانسته‌اند تعداد کارمندان خود را کاهش داده و  بخش زیادی از هزینه‌های خود را در جاهای مفیدتری خرج کرده و زمان کمتری را به انجام کارها اختصاصی دهند.

10 سرعت بسیار بالا

یکی دیگر از مزایای بزرگ دیجیتال مارکتینگ این است که برای شروع یک کمپین به زمان خیلی کمی نیاز دارید. زمانی که می‌خواهید یک کمپین بازاریابی آنلاین راه‌اندازی کنید نیازی نیست که منتظر جواب دادن واسطه‌ها باشید. به‌راحتی می‌توانید در عرض چند دقیقه همه کارهای مربوط به آن را انجام دهید. همین سرعت بالا در انجام کار و رسیدن به نتیجه باعث شده که شما بتوانید به‌سرعت بهترین راه را برای موفقیت در این کمپین‌ها تشخیص دهید.

مراحل تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال چیست؟

تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ

تدوین و پیاده‌سازی یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ شامل مراحل زیادی است و به ملاحضات زیادی نیاز دارد. اطلاعات و تجزیه و تحلیل‌های به دست آمده در طول زمان برنامه‌ریزی، می‌تواند تأثیر شگفی بر فرایند پیاده‌سازی استراتژی داشته باشد.

درست است که هر کسب و کاری نیازها و اهداف خاص خودش را دارد. در نتیجه، تدوین و اجرای تکنیک‌ های دیجیتال مارکتینگ دیجیتال نیز برای هر کسب و کار می‌تواند متفاوت باشد. اما به‌طور کلی، در عمل بسیاری از کسب و کارها فرایندی مشابه را برای تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال در پیش می‌گیرند. این فرایند، شامل مراحل زیر است:

جامعه هدف خود را مشخص کنید

برای طراحی یک مارکتینگ پلن خوب (یا همان نقشه راه دیجیتال مارکتینگ)، باید بدانید که جامعه هدف شما چه افرادی هستند. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال عالی، زمانی شکل می‌گیرد که شما بدانید مخاطب بازاریابی شما دقیقاً چه کسانی هستند.

مشتریان ایده‌آل شما دقیقاً چه نوع افرادی هستند؟ تحقیق کنید، مطالعه کنید و با مخاطبان‌تان مصاحبه کنید تا بتوانید مشتریان ایده‌آل را تشخیص دهید. مثلاً مشتریان ایده‌آل شا ممکن است مردان جوان باشند، یا خانم‌های میان سال، یا والدین، یا …

اطلاعات صفحات اجتماعی نیز به شما کمک می‌کنند که در این مورد تصمیم بگیرید. مثلاً اگر اکثر پست‌های اینستاگرام شما بیشتر توسط خانم‌های جوان لایک می‌شوند، بنابراین این قشر می‌تواند جامعه هدف شما باشد.

برای مشخص کردن مشتریان هدف، مشخصات کلی آن‌ها را به این صورت یادداشت کنید.

  • محل زندگی
  • سن
  • درآمد
  • شغل

بهتر است برخی اطلاعات شخصی تر را نیز در مورد مشتریان هدف خود داشته باشید. برای مثال:

  • اهداف
  • علایق
  • سرگرمی‌های آن‌ها
  • چالش‌های آن‌ها

این اطلاعات را می‌توانید از طریق مصاحبه با مشتریان یا مخاطبان‌تان به دست آورید. زمانی که به‌طور دقیق بدانید به چه گروهی از افراد می‌خواهید دست پیدا کنید، بهتر می‌توانید تشخیص دهید که از چه روشی باید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

اهداف بازاریابی را تشخیص دهید

به چه هدفی مایل هستید از طریق بازاریابی دست پیدا کنید؟ مهم‌ترین قدم در بازاریابی دیجیتال، این است که اهداف خود را مشخص کنید. برای مثال ممکن است هدف شما افزایش فروش باشد، یا افزایش مشترکین، یا افزایش آگاهی در مورد برند و محصولات خود. اگر ندانید که به چه چیزی می‌خواهید دست پیدا کنید، به‌طور قطع نمی‌توانید استراتژی خوبی برای دستیابی به آن نیز پیدا کنید.

اهداف بازاریابی شما باید با اهداف کسب و کارتان هماهنگ باشند. برای تعیین اهداف‌تان، می‌توانید این موارد را در نظر بگیرید:

  • به چه چیزی می‌خواهید دست پیدا کنید؟
  • چه زمانی می‌خواهید به آن دست پیدا کنید؟
  • چطور موفقیت‌تان را ارزیابی خواهید کرد؟

ممکن است بپرسید خصوصیات یک هدف خوب برای دیجیتال مارکتینگ چیست؟ اهداف شما باید مشخصات زیر را داشته باشند:

  1. دقیق: اهداف شما باید به‌طور خاص و دقیق بیان شده باشند. اهداف مبهم و کلی تعیین نکنید. مثلاً نگویید که: «هدف من این است که مشتریان جدید جذب کنم.» بلکه بگویید: «هدف من این است که X تعداد مشترک جذب کنم.»
  2. قابل ارزیابی: زمانی که اهداف‌تان را تعیین می‌کنید، باید در نظر بگیرید که اهداف شما قابل ارزیابی باشند. به نحوی که در آینده بتوانید بررسی کنید که آیا به آن هدف رسیده‌اید یا نه. برای مثال هدف «من می‌خواهم X تعداد مشتری جذب کنم» هدفی قابل ارزیابی است؛ زیرا در این صورت بعد از فرایند بازاریابی می‌توانید مشتریان‌تان را بشمارید و بررسی کنید که آیا به این هدف رسیده‌اید یا نه.
  3. قابل دسترسی: بسیاری از کسب و کارها این اشتباه بزرگ را مرتکب می‌شوند و اهدافی را برای بازاریابی دیجیتال خود تعیین می‌کنند که واقع گرایانه نیستند؛ بنابراین سعی کنید اهدافی تعیین کنید که بلند همتانه باشند، اما غیر واقع گرایانه نباشند.
  4. مربوط به اهداف کسب و کار شما: اهداف بازاریابی شما باید مربوط به اهدافی باشد که برای کسب و کار یا کمپین خود دارید؛ بنابراین اگر شما یک کمپین ایمیل محور ندارید، هدف شما نیز «جذب کردن X تعداد سابسکرایبر ایمیل» نخواهد بود.
  5. زمان‌بندی شده: ضروری است که برای رسیدن به اهداف‌تان مدت زمان خاصی را تعیین کنید. مثلاً X هفته، X ماه، X سال.

بودجه‌تان را بسنجید

ضروری است که بدانید دقیقاً چقدر می‌خواهید هزینه کنید. به این صورت می‌توانید استراتژی مناسبی را انتخاب کنید که با بودجه شما نیز سازگار باشد. اگر می‌خواهید از چند روش به بازاریابی بپردازید، بهتر است که برای هر کدام از فعالیت‌های بازاریابی‌تان بوجه ای جداگانه مشخص کنید. به این صورت شما خواهید دانست که برای هر کدام از روش‌ها، چقدر می‌توانید هزینه کنید. اگر این کار را انجام ندهید، ممکن است برای یکی از تاکتیک‌ها، بیش از اندازه هزینه کنید و برای اجرا کردن روش‌های دیگر، با کمبود بودجه وربرو شوید.

تغییرات لازم را ایجاد کنید.

در حین فرایند بازاریابی، باید به‌طور مستمر عملکرد استراتژی خود را بررسی کنید و در صورت نیاز، تغییراتی در آن ایجاد کنید. پس اجازه دهید یک بار دیگر به مورد شماره ۲ برگردیم و تأکید کنیم که هنگام تعیین اهداف، باید فاکتورهای مشخصی برای موفقیت اهداف خود تعیین کنید. به این صورت می‌توانید در آینده با بررسی کردن آن‌ها، به این نتیجه برسید که آیا استراتژی شما موفقیت‌آمیز بوده‌است یا خیر.

درآمد دیجیتال مارکتینگ چقدر است؟

بازاریابی حوزه ای بسیار گسترده‌است. یکی از جذاب‌ترین ایده های کسب و کار اینترنتی است که روند رو به رشد آن در کشورمان بسیار سریع و جالب است. امروزه یکی از ارکان هر کسب و کاری، بخش دیجیتال مارکتینگ آن است. باتوجه به این توضیحات، درآمد و حقوق یک بازاریاب دیجیتال، به حوزه فعالیت وی بستگی دارد. علاوه بر آن، بسیاری از بازاریاب‌ها به صورت فریلنسر فعالیت می‌کنند و در این صورت نیز میزان درآمد آن‌ها می‌تواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. چرا که بستگی به میزان پروژه‌هایی دارد که تقبل می‌کنند. در ذیل لیستی از درآمد حدودی یک بازاریاب دیجیتال در حوزه‌های مختلف ارائه شده‌است. اما توجه کنید که این درآمد می‌تواند بسیار بیشتر یا کمتر نیز باشد.

این اطلاعات، در مورد متخصصینی ارائه شده‌است که سابقه کار کمتر از دو سال دارند. در بسیاری شرکت‌ها، افرادی که سابقه کار بیشتری دارند مبلغ بیشتری دریافت خواهند کرد. یک کارشناس یا کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ با توجه به حوزه تخصصی خودش (مثال: کارشناس سئو، شبکه های اجتماعی و غیره)، در ماه می‌تواند تا 50٬000٬000 میلیون درآمد داشته باشد (یا بیشتر از آن). یک کارشناس شبکه اجتماعی، بین 1٬000٬000 تا 15٬000٬000 درآمد خواهد داشت. درآمد یک کارشناس مسئول تبلیغات نیز بین 2٬500٬000 تا 20٬000٬000 است. یک طراح سایت نیز با سابقه کار کمتر از دو سال نیز ممکن است بین 2٬000٬000 تا 15٬000٬000 درآمد داشته باشد.

 در عین حال، شرکت‌های بازاریابی وجود دارند که در ماه به طور مثال 1 میلیارد سود می‌کنند! بنابراین، این موضوع کاملاً بستگی به مهارت شما، میزان فعالیت‌تان و سابقه کارتان دارد. یک بازاریاب ممکن است پروژه ای به مبلغ یک میلیون یا یک میلیارد انجام دهد؛ بنابراین نمی‌توان به عدد دقیقی در این مورد تکیه کرد.

نتیجه‌گیری

نتیجه گیری

دنیای دیجیتال مارکتینگ یک دنیای بدون مرز و در حال گسترش است. در دنیای امروز همه افراد در هر سطحی که باشند باید برای رسیدن به موفقیت نقش خودشان را به بهترین شکل ممکن ایفا کنند. بهترین راه برای فتح قله‌ها در دنیای دیجیتال مارکتینگ، شناخت درست ابعاد مختلف آن است. آگاهی از تاریخچه دیجیتال مارکتینگ و بررسی کمپین‌های موفق بازاریابی آنلاین می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید خود را به‌عنوان یک برند دغدغه‌مند و موفق برای همیشه در ذهن مخاطب حک کنید. در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با جدیدترین ابعاد در دیجیتال مارکتینگ که شاید در هیچ جای دیگری نخوانده‌اید، آشنا کنیم.

سوالات متداول

کدام رسانه برای بازاریابی دیجیتال مناسب تر است؟

 رسانه‌های بسیاری برای بازاریابی دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرند. از جمله اینستاگرام، توییتر، پینترست، فیسبوک، و پلتفرم‌هایی همچون گوگل یا یوتیوب. پاسخ این سؤال، بستگی به این دارد که جامعه هدف شما چه افرادی هستند و از چه رسانه ای بیشتر استفاده می‌کنند.
 این موضوع همچنین، به هدف شما نیز بستگی دارد. برای مثال اگر قصد فروش یک محصول را دارید، اینستاگرام می‌تواند گزینه ای عالی برای بازاریابی شما باشد. چرا که یک رسانه بصری است و بهترین پلتفرم برای نشان دادن تصاویر محصول شما است؛ بنابراین اگر جامعه هدف شما از اینستاگرام استفاده می‌کند، این گزینه انتخاب خوبی خواهد بود.
این مورد تنها یک مثال بود. اما شما می‌توانید با توجه به سوالات زیر، تشخیص دهید که در موقعیت خاص خودتان، کدام رسانه را باید انتخاب کنید:

جامعه هدف شما از چه رسانه ای بیشتر استفاده می‌کنند و به آن علاقه‌مند هستند؟
رقبای شما از چه رسانه ای برای بازاریابی استفاده می‌کنند؟
از طریق این رسانه اجتماعی به چه هدفی می‌خواهید دست پیدا کنید؟ آیا این رسانه برای هدف شما مناسب است؟
آیا به منابع کافی برای تولید محتوا در آن رسانه دسترسی دارید؟
برای مثال اگر شما از رسانه ای مثل پینترست یا اسنتاگرام برای بازاریابی استفاده می‌کنید، به یک طراح گرافیک و یک عکاس نیاز خواهید داشت. شما برای تولید تصاویر خوب از محصول‌تان که توجه مخاطب را به خود جلب کند، به این منابع نیاز خواهید داشت.
آیا این رسانه به شما امکان تحلیل و بررسی نتایج را می‌دهد؟

هزینه دیجیتال مارکتینگ چقدر است؟

اکثر شرکت‌ها یا متخصصین بازاریابی دیجیتال، پکیج‌های گوناگونی به مراجعه کنندگان ارائه می‌دهند. شما می‌توانید با هر بودجه ای که دارید، پکیج مناسب خود را انتخاب کنید.

Ditgital marketing برای چه کسب و کارهایی مناسب است؟

دیجیتال مارکتینگ می‌تواند برای هر کسب و کاری مناسب باشد. مهم نیست که چه محصولی می‌فروشید یا چه خدماتی ارائه می‌دهید. در هر صورت، دیجیتال مارکتینگ می‌تواند به شما کمک کند تا مخاطبین بیشتری را جذب برند خود کنید، فروش‌تان را افزایش دهید، آگاهی عمومی را در زمینه برند یا خدمات خود افزایش بخشید، و …

ابزارهای مورد نیاز کدام‌اند؟

ابزارهای مدیریت رسانه‌های اجتماعی: رسانه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیسبوک و … یکی از ابزارهای بسیار کاربردی در بازاریابی اینترنتی هستند؛ بنابراین، ابزارهایی که به مدیریت شبکه‌های اجتماعی کمک می‌کنند، مثل Buffer یا Hootsuite نیز جزو ابزارهای دیجیتال مارکتینگ هستند. این ابزارها به شما کمک می‌کنند که پست‌های اجتماعی‌تان را مدیریت کنید و بازخورد مخاطبان را ارزیابی نمایید.

ابزارهای طراحی و دیزاین: ابزارهای دیزاین از جمله فتوشاپ و کانوا یا دیگر ویرایشگرهای تصاویر در بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی یا دیگر روش‌های بازاریابی که با تصویر در ارتباط هستند بسیار کارآمد می‌باشند.

ابزارهای تحلیل و بررسی: به وسیله این ابزارها، شما می‌توانید میزان موفقیت کمپین تبلیغاتی خود را بسنجید. از جمله ابزارهای تحلیل و بررسی می‌توان به ابزار Google Analytics اشاره کرد که برای تحلیل و بررسی رشد وبلاگ یا سایت استفاده می‌شود. ابزارهایی مثل Social Fox نیز برای تحلیل و بررسی شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام به کار می‌رود.

ابزارهای تولید محتوا: ابزارهایی مانند Hubspot یا CoScheduele برای بازاریاب‌هایی که بیشتر بر تولید محتوا تمرکز دارند بسیار کارآمد هستند. این ابزارها به شما کمک می‌کنند که پست‌هایی که مخاطبان‌تان با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند را تشخیص دهید.

3/5 - (2 امتیاز)

موضوع مرتبط

پیشنهاد میکنیم این مقالات را هم بخوانید

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست