بر اساس آمار منتشر شده از رسانه های خارجی، استفاده صحیح از انواع روش های مارکتینگ، منجر به افزایش 760 درصدی درآمد در بسیاری از کسب و کارها شده است. اما سوالی که برای بسیاری از صاحبان کسب و کارهای سنتی، به خصوص در ایران، مطرح می شود این است که: انواع بازاریابی چیست؟ آیا آمار جهانی که در این زمینه منتشر می شوند، برای کسب و کارهای ایرانی هم صدق می کند؟ بهترین روش های بازاریابی اینترنتی در شرایط کرونا چیست؟
در این مقاله به بررسی انواع بازاریابی و روش ها و رویکردهای آن می پردازیم.
تعریف بازاریابی چیست؟

در دنیای پر سر و صدای امروزی و بمب باران اطلاعاتی، بازاریابی و رساندن صدای برند به مشتریان از همیشه سخت تر و رقابت بسیار شدیدتر شده است؛ در آن سوی قضیه نیز با وجود تبلیغات زرد و دروغینی که از هر طرف به کاربران و مشتریان می رسد، تصمیم گیری برای خرید نیز روزبه روز سخت تر می شود.در این میان داشتن اطلاعات کافی درمورد سفر مشتری واجب است.
در پشت صحنه هر محصولی که خریداری می کنید، تیم های حرفه ای بازاریابی وجود دارند و مدام تلاش می کنند تا محصول آن ها چیزی باشد که در نهایت از میان قفسه محصولات ارائه شده انتخاب می کنید، این فرآیند از طراحی لوگو تا سیاست های قیمت گذاری ادامه دارد، تمام این مجموعه فعالیت ها بازاریابی (مارکتینگ) و عنوان شغل این افراد بازاریاب (مارکتر) نام دارد.
تمام تعاریف مارکتینگ حول محور، رساندن کالا یا خدمت از تولیدکننده به مصرف کننده بحث می کنند؛ در اینجا پاسخ سر راست به این سوال که بازاریابی چیست را با هم بررسی کنیم:
بازاریابی مجموعه تلاش ها و فعالیت هایی است که باعث می شود برند و محصول شما با یک دید مثبت، مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. این تلاش ها معمولا در راستای تمام فعالیت های بازار مثل تبلیغات، فروش، تحویل محصول، ارائه خدمات به مشتری و … انجام می شود.
بازاریابی در ساده ترین تعاریف آن یعنی:
چگونه برندها به کاربران نشان می دهند محصول و یا خدمات آن ها بهتر از سایر رقبا است.
در حقیقت بازاریابی هر چیزی است که ممکن است بر تفکرات، احساسات و عقاید مشتری در مورد برند و یا بیزینس شما تاثیر گذار باشد. حال که به درک خوبی از مفهوم بازاریابی رسیده اید، با هم به بررسی اهداف اصلی مارکتینگ می پردازیم.
همچنین بخوانید: ارزش طول عمر مشتری
هدف و کارکردهای انواع بازاریابی
برخی افراد در پاسخ به سوال: بازاریابی چیست؟ اینگونه پاسخ می دهند: بازاریابی به معنای شناخت مشتریان برند است. این که آن ها چه مشکلاتی دارند و چه نوع پاسخ ها و راه حل هایی را بیشتر می پسندد؛ بنابراین یکی از اصلی ترین اهداف بازاریابی را می توان: شناخت دقیق مشتریان، نیازمندی ها و ترجیحات آنان دانست؛ اما کارکردهای اصلی بازاریابی چیست؟
- بازاریابی توجه مخاطبان هدف شما را به خود جلب می کند.
- بازاریابی مشتریان را ترغیب می کند که از محصول و خدمات شما، به جای رقبا استفاده کنند.
- بازاریابی به مشتریان کمک می کند تا از بین گزینه های موجود راحت تر انتخاب کنند.
با انجام اصولی استراتژی های بازاریابی و مارکتینگ شما قادر خواهید بود از کارکردهای بازاریابی که در بالا نام بردم بهر مند شوید؛ با اجرای اصول بازاریابی می توانید: مشتریان جدیدی جذب کنید، مشتریان قبلی را حفظ کنید و همچنین به یکی از گزینه های اصلی برای خرید در حوزه کسب و کار و صنعت کاریتان تبدیل شوید؛ اما برای اجرای اصولی کمپین ها باید با رویکردها و انواع بازاریابی آشنا باشید تا بتوانید بهترین تصمیم ها را متناسب با شرایط بیزینس و مشتریان اتخاذ کنید. شناخت انواع بازاریابی، برای اینکه یک مارکتر عالی باشید، جزو انتخاب های شما نیست، بلکه یک ضرورت اورژانسی است، پس در ادامه با شناخت انواع بازاریابی همراه ما باشید.
فراموش نکنید که حتی اگر صاحب با کیفیت ترین محصول در صنعت خودتان باشید و نتوانید آن را بفروشید بیزینس شما، یک کسب و کار شکست خورده است و هیچ کارایی نخواهد داشت.
همچنین بخوانید: استارتاپ های ایران
ارتباط برندینگ و بازاریابی چیست؟

نمی توان از تأثیر انواع بازاریابی بر برند غافل شد. انواع بازاریابی می تواند باعث ایجاد تصویری عالی و موثر از برند شما در ذهن مشتری شود. البته این مسئله دوطرفه است و عکس آن نیز صدق می کند. هیچ کس در حین وبگردی، از تماشای ویدئوهای تبلیغاتی ناخواسته لذت نمی برد. اگر برندی برای تبلیغ محصولات خود از این روش استفاده کند، تنها تصویر خود را در ذهن مشتری خراب کرده است.
به علاوه اینکه باید بدانید بازاریابی فقط محدود به این نیست که از ابتدا تا انتهای آن فقط کمپانی درباره خدمات و محصولات عالی خود صحبت کند. تحقیقات بیشماری نشان میدهند که مشتریان فقط با برندهایی ارتباط برقرار میکنند که بهخوبی میشناسند، آنها را دوست داشته و به آنها اعتماد دارند. در دنیای تجارت امروز، انواع برندینگ شکل جدیدی به خود گرفته و در تمام مدلها، جلب رضایت مشتری، حرف اول را میزند.
همچنین بخوانید: بازاریابی درونگرا
انواع بازاریابی و روش های آن کدام اند؟

انواع بازاریابی هر کدام یک زمینه بسیار پیچیده با شاخه های مختلف هستند. رویکردهای گوناگونی برای انواع بازاریابی وجود دارد که باید بر اساس مختصات کسب و کار خود و همچنین ویژگی ها و نیاز مخاطبان هدفتان، رویکرد مناسب را از بین آن ها انتخاب کنید. با ما در ادامه همراه باشید تا 8 رویکرد مهم بازاریابی را که در جریان رشد کسب و کارتان به آن ها نیاز دارید، بررسی کنیم.
با هم بخوانیم: مدیریت کسب و کار چیست؟
بازاریابی عملگرا یا پرفرمنس مارکتینگ

بازاریابی عملگرا اصطلاحی جامع برای انوعا برنامه های بازاریابی آنلاین و تبلیغاتی است که تبلیغ کنندگان فقط در صورت محقق شدن هدف خاصی هزینه پرداخت می کنند. این هدف ها می توانند شامل تولید سرنخ، فروش، کلیک و موارد دیگر شوند.
همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
در افیلیت مارکتینگ یا همان همکاری در فروش، شما محصولات یک کمپانی دیگر را معرفی می کنید. زمانی که از طریق لینک شما، محصول آن کمپانی فروش برود، از آن فروش کمیسیون دریافت خواهید کرد. در روش مشارکت در فروش، شما بازاریاب یک کمپانی دیگر خواهید بود. در نتیجه فروش، کمپانی فروشنده به شما پاداش می دهد.
مزیت همکاری در فروش در مقیاس گسترده مشخص می شود. یک بازاریاب معمولاً فقط محصول یک کمپانی را عرضه می کند. این در حالی است که یک بازاریاب وابسته قادر به عرضه محصولات کمپانی های متعدد با روش های مارکتینگ مختلف است. به این ترتیب می تواند از تمامی این کمپانی ها، کمیسیون دریافت نماید.
بازاریابی سنتی (Traditional Marketing)

از بازاریابی سنتی در تمام دنیا استفاده میشود. تقریباً تمام کسانی که از این روش استفاده میکنند، از آن راضی هستند. پس تعجبی نیست که بیشتر مردم با ایده کلی این نوع بازاریابی آشنا باشند. این نوع بازاریابی بر فروش محصولات و خدمات تأکید دارد.
برای دستیابی به این هدف نیز از روشهای تبلیغاتی مختلف استفاده میکند. به همین خاطر، درک مفهوم کلی بازاریابی سنتی بسیار ساده است. ازاینرو کمپانیهای مختلف بدون هیچ مشکلی، محصولات و خدمات خود را به گروههای سنی مختلف مشتریان ارائه میدهند. از تبلیغات محلی نیز میتوان در این روش بازاریابی استفاده کرد. برای استفاده از روش سنتی نیازی به اینترنت نیست و به شکل سنتی نیز میتوان آن را اجرا کرد.
در ادامه شما را با معروفترین روشهای بازاریابی سنتی آشنا خواهیم کرد:
- کارت ویزیت: ارائه کارت ویزیت سریعترین و سادهترین روش برای معرفی کمپانی به مردم معمولی است. به سبب سادگی، این روش میتواند در هرگونه شرایط تغییر بازار هم قابلاستفاده باشد.
- تبلیغات رادیو و تلویزیون: همهروزه هزاران نفر از رادیو و تلویزیون استفاده میکنند. به همین خاطر تبلیغات محصولات و خدمات از طریق رادیو و تلویزیون، هنوز هم موثر است.
- بروشور و کاتالوگ: بروشور و کاتالوگ میتوانند توجه گروه وسیعی از مخاطبان را به خود جلب کند. در طراحی بروشور از رنگهای جذاب و پرانرژی استفاده میشود. همچنین در طراحی آنها از روشی استفاده میکنند که مخاطب بهراحتی پیام یا تصویر تبلیغات شما را بهخاطر بسپارد.
- بیلبورد و تابلوهای تبلیغاتی: استفاده از بیلبورد و تابلوهای تبلیغاتی شهری یک روش عالی برای ارائه تبلیغات به رانندگان، افرادی که روزانه از یک مسیر عبور میکنند و افرادی است که در شهر مشغول قدمزدن هستند.
- ارسال مستقیم ایمیل: در این استراتژی سنتی از ایمیل برای ارائه خدمات یا محصولات خاص به مشتریان استفاده میشود. در این روش انواع کارت پستال، بروشور و نامههای تبلیغاتی مختلف به مشتریان ایمیل خواهد شد.
همچنین بخوانید: رفتار سازمانی
دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing)

دیجیتال مارکتینگ در حقیقت بازاریابی محصول یا خدمات با کمک تکنولوژی دیجیتال است. در این روش از اینترنت، شبکههای اجتماعی، موبایلها و هر وسیله ارتباطی دیجیتال دیگر برای تبلیغات استفاده میشود.
دیجیتال مارکتینگ یک عبارت جامع است و مفاهیمی همانند بازاریابی شبکههای اجتماعی، بهینه سازی شبکه های اجتماعی و ایمیل مارکتینگ را شامل میشود. برخلاف روشهای سنتی که از بیلبورد، تبلیغات تلویزیونی و بروشور استفاده میکنند، دیجیتال مارکتینگ داده محور است. بسیاری از پلتفرمهای تبلیغاتی دیجیتال از گزارش کمپینهای تبلیغاتی برای تحلیل دقیق دادهها استفاده میکنند.
با کمک اینترنت و تکنولوژی، یک بازاریاب دیجیتال میتواند دادههایی از رفتار و تعامل مشتریان را جمعآوری و تحلیل کند. به این طریق آنها میتوانند محتوا را شخصیسازی نمایند تا تبلیغات به وضوح مخاطبان را هدف قرار دهد. به این طریق تعامل بیشتری بین مخاطب و تبلیغات ایجاد میشود و در نهایت به نتیجه مطلوبی دست پیدا خواهند کرد.
بازاریابی محتوا (Content marketing)
آیا تا کنون دستور تهیه غلات صبحانه را روی جعبه آن مطالعه کرده اید؟ آیا به این موضوع دقت کرده اید که در دستور تهیه از موادی نام برده می شود که معمولاً خود آن کمپانی آن ها را تولید می کند و ارائه می دهد؟ دقت کرده اید که برای جلب نظر شما، نام کمپانی نیز کنار این مواد اولیه قرار داده می شوند؟ این یک روش بازاریابی محتوا محسوب می شود.
در بین انواع بازاریابی بازاریابی محتوایی تولید محتوای مناسب و انتشار در یک رسانه در بهترین زمان ممکن است. در حقیقت تولید هرگونه محتوای قابل استفاده توسط مشتری که منجر به ارائه و معرفی یک محصول یا خدمات می شود را می توان بازاریابی محتوا دانست. به زبان ساده تر می توان بازاریابی محتوایی را تبلیغ چیزی دانست که واقعاً مشتری یا مخاطب شما به آن نیاز دارد و برای او مفید است. به قول جناب Jon Buscall:
بازاریابی محتوا یک تعهد است، نه یک کمپین!
Jon Buscall
با کمک بازاریابی محتوایی، خدمات یا محصول شما، مفید و موثر به نظر می رسند. به این طریق می تواند باعث ایجاد احساسات مثبت نسبت به برند شما در مشتری شود. اگر content marketing را به درستی انجام دهید، مشتری متوجه نمی شود که شما در حال تبلیغ محصول و خدمات خود هستید. حداقل می توان گفت که مشتریان این مدل بازاریابی را، بیشتر از یک پاپ – آپ تبلیغاتی در اینترنت دوست دارند.
بازاریابی موتورهای جستجو (Search engine marketing)

برخی از صنایع، مفهوم SEM را به دو بخش مختلف تقسیم میکند. از نظر آنها SEM شامل SEO یا همان بهینه سازی موتور جستجو و تبلیغات پولی در موتورهای جستجو میشود. در این مقاله قصد داریم تا درباره جزئیات تخصصی صحبت کنیم. به همین منظور فقط درباره تبلیغاتی پولی در موتورهای جستجو بحث خواهیم کرد.
این نوع بازاریابی بهمعنای ارائه تبلیغات به کاربرانی است که از موتورهای جستجو همانند گوگل یا بینگ استفاده میکنند. موتورهای جستجو فضای خاصی را به تبلیغات اختصاص میدهند. به این ترتیب میتوانید تبلیغات خود را در زمینه کلیدواژه مرتبط با کسبوکار خود را در این بخش قرار دهید. بهعنوان مثال یک کسبوکار میتواند فضای تبلیغات در زمینه جستجو عبارت «خرید مایکروفر» را خریداری کند. به این ترتیب هر کاربری که عبارت خرید مایکروفر را جستجو کند، با تبلیغات او روبهرو خواهد شد.
“اگرچه من زیاد در مورد شبکه های اجتماعی و اهمیت آن ها برای داشتن صدای برند صحبت می کنم؛ اما هنوز هم موتورهای جستجو مهمترین عامل برای جذب ترافیک سایت است.”
Jeff Bullas
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) به بحث تبلیغات پولی در موتورهای جستجو می پردازد. این نوع از انواع بازاریابی به معنای ارائه تبلیغات به کاربرانی است که از موتورهای جستجو همانند گوگل یا بینگ استفاده می کنند. موتورهای جستجو فضای خاصی را به تبلیغات اختصاص می دهند. به این ترتیب می توانید تبلیغات خود را در زمینه کلید واژه مرتبط با کسب وکار خود را در این بخش قرار دهید. به عنوان مثال یک کسب وکار می تواند فضای تبلیغات در زمینه جستجو عبارت «خرید مایکروفر» را خریداری کند. به این ترتیب هر کاربری که عبارت خرید مایکروفر را جستجو کند، با تبلیغات او رو به رو خواهد شد.
از نظر کلی و ظاهری این نوع تبلیغات بسیار ساده است؛ اما بهینه سازی یک کمپین موتورهای جستجو کار دشواری محسوب می شود. یک بازاریاب متخصص در زمینه بازاریابی موتورهای جستجو، باید یک تحلیل گر باشد و بتواند استراتژی های مختلف را در کمپین تبلیغاتی خود بیازماید.
خب به نظر شما بازاریابی موتورهای جستجو چطور است؟ زمان یک آزمایش رسیده است. دفعه بعد که می خواهید در گوگل عبارتی را جستجو کنید، به نتایج اولی نگاه کنید. چه چیزی می بینید؟ در کنار برخی از نتایج، عبارت Ads دیده می شود. این عبارت نشان دهنده همان تبلیغات پولی موتورهای جستجو است. یعنی این رقبا با پرداخت مبلغی به گوگل، نتایج خود را در ابتدای نتایج جستجو قرار می دهند.
بازاریابی ویدئویی (Video marketing)
بازاریابی ویدیویی را می توان به نوعی زیرمجموعه بازاریابی محتوایی دانست. با این تفاوت که در این نوع از انواع بازاریابی همواره از ویدئو استفاده می شود. کاربران اینترنت همه روزه حجم بسیاری از ویدئوهای مختلف را تماشا می کنند. به همین خاطر بازاریاب های دیجیتال نیز این موقعیت را برای خودشان مغتنم دانستند. آقای James Wedmore می گوید:
نگاه به ویدئو مارکتینگ به عنوان یک انتخاب اختیاری و اضافی برای بیزینس خود را عوض کنید. ویدئو یک نوع ارتباط موثر است که باید در تمامی جوانب بازاریابی هایی که برای کسب و کار خود انجام می دهید، استفاده شود.
James Wedmore
شباهت بسیاری بین بازاریابی ویدئویی و بازاریابی محتوایی وجود دارد. در حقیقت تعیین اهداف، انتخاب پلتفرم، انتخاب مخاطبین هدف و ساخت استراتژی هر دو نوع بازاریابی با یکدیگر یکسان هستند. با وجود این شباهتها، تفاوتهایی مهم و کلیدی بین بازاریابی ویدئویی و بازاریابی محتوایی وجود دارد. یک بازاریاب که از بازاریابی ویدئویی استفاده میکند، باید مهارت و شناخت کافی درباره استراتژی بازاریابی ویدئویی داشته باشد.
ویدئوهای لایو که هنگام عرضه یک محصول یا خدمات جدید ارائه میشوند، پشتصحنه ساخت محصولات و خدمات برای آنکه اعتمادسازی به برند ایجاد شود، ویدئوهای آموزشی و دهها مدل ویدئو دیگر که در این مقاله نمیگنجند، همگی اینها بخشی از بازاریابی ویدئویی هستند. هر نوع استراتژی بازاریابی ویدئویی دارای تأثیر و قابلیتهای مختلف است. برندها نیز با توجه به شرایط خود یکی از این استراتژیها را انتخاب میکنند.
بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)

خوب است بحث را با این کلام خانم Bonnie Sainsbury شروع کنیم:
“رسانه های اجتماعی به شما کمک می کنند تا وفاداری مشتریان فعلی خود را افزایش دهید تا جایی که آن ها با کمال میل و به صورت رایگان در مورد شما به دیگران بگویند.”
در بین روش های مارکتینگ، از شبکه های اجتماعی برای معرفی و تبلیغات (حتی فروش) خدمات یا محصولات یک کمپانی استفاده می شود. این تعریف شاید ساده ترین تعریف برای بازاریابی شبکه های اجتماعی باشد؛ اما بخش مهم آن از قلم افتاده است. بهتر است تعریف را به این شکل تغییر دهیم:
بازاریابی شبکه های اجتماعی فرآیند ساخت محتوای درخور برای انواع مختلف پلتفرم شبکه های اجتماعی است تا باعث تعامل کاربر با برند و در نتیجه ارتقاء کسب وکار شما شود.
با کمک شبکه های اجتماعی شما می توانید با مخاطبان و مشتریان خود ارتباط برقرار کنید. به این ترتیب باعث می شوید تا آن ها برند و خدمات شما را بهتر درک کنند. این مسئله به رشد کسب وکارتان کمک شایان توجهی خواهد کرد.
تصور کنید قرار است برای اولین بار یک نفر را ملاقات کنید و قصد دارید تا ارتباط مناسبی با او برقرار کنید. به این منظور چه کار می کنید؟ باید چه کار کنید که در همان قرار ملاقات اول فرد به شما علاقه مند شود؟ این را در نظر داشته باشید که قرار ملاقات دومی هم در کار نیست.
پس هر آنچه که باید، در قرار اول اتفاق می افتد. آیا با بیان جملات کسل کننده در این کار موفق می شوید؟ انسان ها به دنبال احساس رضایت، خوشنودی و خوشحالی هستند. اینکه چطور خوشحال شوند اصلاً مهم نیست. پس باید در قرار اول کاری کنید که مخاطب شما خوشحال شود.
دقیقاً همانند دنیای واقعی، در دنیای شبکه های اجتماعی نیز شما باید بتوانید مخاطب هدف خود را خرسند و خوشحال کنید. فقط تحت این شرایط، مخاطب شما به طرفدار برندتان تبدیل می شود و شما را به دوستان خودش معرفی می کند.
اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
اینفلوئنسر مارکتینگ با گسترش محتوا در شبکه های اجتماعی ارتباط دارد. در بازاریابی اینفلوئنسر، بازاریاب با تولیدکنندگان محتوا و اینفلوئنسرهایی در ارتباط است که دارای فالوورهایی وفادار هستند. اینفلوئنسر باید ارتباط مناسبی با فالوورهای خود داشته باشد. به این طریق می تواند نقش یک پل ارتباطی بین برند شما و مخاطبان خود را ایفا کند.
هدف و نحوه اثر گذاری اینفلوئنسر مارکتینگ کاملا واضح است، به زبان ساده تر اینفلوئنسرها می توانند به مخاطبان خود بقبولانند که “این برند معتبر است، پس به توصیه من، از آن استفاده کنید.“ هدفی که influencer marketing دنبال می کند این است که با توجه به اعتمادی که بین اینفلوئنسرها و مخاطبانشان شکل گرفته، بتواند نرخ تبدیل بسیار خوبی را برای برندهایی که با اینفلوئنسرها کار می کنند (یا خودشان اینفلوئنسر هستند) رقم بزند.
نکته مهم اینجاست که مخاطبان اینفلوئنسر، مرتبط با مخاطبان هدف برند شما باشند. همچنین اینفلوئنسر باید تبلیغات برند شما را در پلتفرم شبکه های اجتماعی مختلف انجام دهد. این روش بازاریابی زمانی بیشترین تأثیر را خواهد داشت که برند شما در همان پلتفرم شبکه اجتماعی که اینفلوئنسر حضور دارد، حضور داشته باشد.
پس شاید منطقی به نظر برسد که فقط بر روی همان پلتفرم تبلیغات را انجام داد؛ اما تغییرات الگوریتم و حضور رقبا در شبکه های اجتماعی مختلف را در نظر بگیرید. به همین خاطر بهتر است اینفلوئنسر در تمامی پلتفرم هایی که فعالیت دارد، برند شما را به مخاطبان خود معرفی نماید. استفاده از اینفلوئنسرها یک روش عالی با نرخ بازگشت سرمایه مناسب است.
در شبکه های اجتماعی، اینفلوئنسرهایی مختلف، در کانال های مختلف با تعداد فالوورهای متفاوت در زمینه های متنوع حضور دارند. از زمینه غذا تا صنعت بازی و ورزش، هر کدام از این اینفلوئنسرها در زمینه خاصی شهرت دارند. فقط باید اینفلوئنسر خود را در زمینه مرتبط کاریتان را با دقت انتخاب کنید تا بیشترین تعامل و موفقیت از آن شما شود.
اگر به دنبال موفقیت بیشتر در این زمینه هستید، می توانید از استراتژی محتوا برای ایجاد یک کمپین تبلیغاتی موثر استفاده کنید تا محتوای شما برای مخاطبتان جذاب تر و قابل هضم تر باشد. در هر کمپین، اینفلوئنسر نقشی متفاوت ایفا می کند. این کمپین ها باعث اعتبار بیشتر برند و البته خود اینفلوئنسر نیز می شوند. در نتیجه به تعامل بیشتر با مخاطبان و موفقیت بیشتر دست پیدا خواهید کرد.
پس بهتر است اینفلوئنسرها را آزاد بگذارید تا به روش خودشان، برند شما را معرفی کنند. آن ها مخاطب خود را بهتر می شناسند. از این رو می توانند باعث تعامل بیشتر با مخاطب شوند که به فروش و موفقیت بیشتر شما ختم می شود. در پایان این سخن آقای Philip Sheldrake را هم در نظر داشته باشید:
اولین چیزی که باید در یک کمپین اینفلئونسر مارکتینگ در نظر بگیرید، این است که دلیل وجود شرکت و کسب و کار خود را بدانید و اهدافی را که تلاش برای رسیدن به آن دارید، مشخص کنید. اگر این موارد برایتان مشخص نباشند، نمی توانید حتی بر روی خود تاثیر بگذارید چه برسد دیگران!
Philip Sheldrake
ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

ایمیل مارکتینگ شامل ارسال محتوای جذاب یا آموزشی به افرادی است که می خواهند شما را دنبال کنند و از برند شما ایمیل دریافت نمایند. هدف اصلی ایمیل مارکتینگ، تقویت ارتباط با مشتری است. برای این کار باید محتوایی مخصوص به مخاطب خود را برای او ارسال کنید در نهایت باید مخاطب خود را با این ایمیل ها به سمتی سوق دهید که منجر به خرید محصول یا خدمات شما شود.
ایمیل یک توانایی دارد که باقی پلتفرم های دیگر ندارند: از طریق شخصی سازی پیام، ارزش ایجاد می کند
David Newman
بر اساس موقعیت جغرافیایی خود، حتماً باید از قوانین GDRP یا CAN-SPAM Act یا سایر قوانین مرتبط با بازاریابی ایمیلی تبعیت کنید. این قوانین به صورت کلی شامل چند بخش مختلف می شوند. در وهله اول ایمیل را به افرادی ارسال کنید که انتظار دریافت ایمیل از شما را دارند، انصراف از سیستم دریافت خودکار ایمیل را برای کاربران خودتان ساده کنید و در نهایت هنگام دریافت ایمیل، مخاطب باید بدانید که این ایمیل از سمت چه کسی ارسال شده است.
مسئله دیگر استفاده از یک استراتژی برای انتخاب مخاطبانی است که به آن ها ایمیل ارسال می کنید. شما می توانید از پایگاه های داده مختلف برای این کار استفاده نمایید. ساده ترین مکانیزم برای این کار، استفاده از روش تکمیل فرم بر روی وبسایت شما است. به این طریق مخاطبانی که می خواهند از شما ایمیل دریافت کنند، مشخص می شود.
در گام بعدی باید از یک نرم افزار بازاریابی ایمیلی استفاده کنید. همچنین باید از یک CRM استفاده نمایید تا تأثیر ایمیل های خود را بر روی مخاطب مشاهده نمایید. برای بهینه سازی استراتژی بازاریابی ایمیلی، می توانید از سیستم اتوماسیون ایمیل استفاده کنید تا بر اساس معیارهای خاص برای مخاطبان شما ایمیل ارسال کند.
ریفرال مارکتینگ (Referral marketing)
ریفرال مارکتینگ یا بازاریابی ارجاعی (همچنین به عنوان بازاریابی دهان به دهان نیز شناخته می شود) یک تاکتیک قدرتمند و یکی از بهترین محرک های بازاریابی برای فروش و افزایش نرخ تبدیل است. بازاریابی ارجاعی دقیقاً همان چیزی است که از نامش پیداست: فرآیند معرفی و توصیه یک کالا توسط مصرف کننده به شخص دیگر و خرید کالا توسط آن شخص به دلیل همان توصیه. (توصیه کننده می تواند دوست، خانواده و …. باشد).
از بین انواع بازاریابی، بازاریابی ارجاعی به این دلیل کارآمد است که مصرف کنندگان بیش از اعتماد به تبلیغات سنتی به نظرات “افراد واقعی” اعتماد دارند. در واقع، مردم کالا یا خدماتی را که دوستشان به آن ها توصیه می کند، چهار برابر بیشتر خریداری می کنند.
اگرچه که توصیه ها در رفرال مارکتینگ معمولا از طرف دوستان و اعضای خانواده است، اما همیشه هم اینطور نیست. اینفلوئنسر مارکتینگ نیز نوعی بازاریابی ارجاعی در نظر گرفته می شود، زیرا اینفلوئنسرها اغلب محصولات گوناگون را از طریق پست های مختلف در شبکه های اجتماعی معرفی و توصیه می کنند.
ریفرال مارکتینگ می تواند از طرف دوستان، اینفلوئنسرها، افراد مشهور و حتی بررسی های آنلاین انجام شود. یادتان باشد که مردم بیش از تبلیغات سنتی، به “بررسی های واقعی” اعتماد دارند.
رایج ترین کانال های رفرال مارکتینگ عبارت اند از:
- دوستان و خانواده
- رسانه های خبری
- بررسی ها مشتریان و خریداران دیگر
- بررسی های آنلاین
- نظرات اینفلوئنسرها و بلاگرها
- تجربه سایر خریداران
مقاله مرتبط: برنامه بازاریابی
انواع رویکردهای بازاریابی چیست؟
هر کسب و کار مانند یک شخص، هویت و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد. بنابراین برای برقراری ارتباط با کسانی که ممکن است به خدمات یا محصول شما نیاز داشته باشند، باید انواع روش ها و رویکردهای بازاریابی را بشناسید و رویکرد مناسب با کسب و کار خود را انتخاب کنید. در غیر این صورت (هر چقدر هم که برای تبلیغات هزینه کنید) نمی توانید به ایدئال خود دست یابید.

بازاریابی مستقیم
در بین انواع بازاریابی، بازاریابی مستقیم یک نوع کمپین تبلیغاتی است. این کمپین به دنبال دریافت پاسخ از گروه خاصی از مصرف کنندگان و مخاطبان است. به عنوان مثال به درخواست بازاریاب، گروهی از مصرف کنندگان فرمی از اطلاعات را تکمیل کرده یا از یک وبسایت بازدید می کنند.
بازاریابی مستقیم هر روز در حال پیشرفت است. چند سال پیش، دوره رونق بازاریابی از راه دور بود و پس از آن نوبت به اینترنت رسید. اکنون بازاریابان شروع به درک این موضوع کرده اند که همه این ها – تلفن، ایمیل، اینترنت، نامه و یا آن هایی که اصطلاحاً “رسانه جدید” نام گرفته اند – به سادگی کانال های جایگزینی هستند که امکان تماس مستقیم با مشتری را فراهم کرده اند.
Audrey Price-Dix
ارتباط مستقیم با مصرف کننده به اشکال مختلف انجام می شود. به عنوان مثال بازاریاب از نامه، تلفن، پایانه فروش و روش های دیگر برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب خود استفاده می کند. یکی از موثرترین و محبوب ترین روش های ارتباطی در بازاریابی مستقیم، بازاریابی ایمیلی یا همان ارسال ایمیل است.
مهم ترین بخش بازاریابی مستقیم این است که واکنش مخاطب باید ثبت و اندازه گیری شود. به عنوان مثال زمانی که شما در یک فروشگاه اینترنتی، طرح تخفیفی ویژه ای ارائه کرده اید، باید بتوانید نتیجه تعامل مخاطب را اندازه گیری نمایید. به این طریق می توانید متوجه شوید که آیا مخاطب واکنش مثبتی به طرح شما داشته است یا نه.
بازاریابی برند
در روش بازاریابی برند، محصولات یا خدمات شما به شکلی معرفی می شوند که در نهایت به شهرت بیشتر برندتان ختم خواهد شد. در بین انواع بازاریابی، هدف از بازاریابی برند، معرفی هویت، ارزش ها و شخصیت برند شما به مخاطب است. در حقیقت برند شما یک پل ارتباطی بین محصولات و مشتریانتان است. بازاریابی برند فقط محدود به این نیست که لوگو و تصویر برند خود را در بخش های مختلف قرار دهید و انتظار فروش داشته باشید.
در بسیاری از موارد، اهمیت بازاریابی برند به دلیل زمان بر بودن آن، نادیده گرفته می شود. متأسفانه بسیاری از کسب وکارها فقط بر روی اهداف کوتاه مدت تمرکز دارند و در انتخاب روش های مارکتینگ از اهداف بلندمدت غافل هستند. در صورتی که تمرکز بر اهداف بلندمدتی مانند ساخت و پرورش یک برند خوشنام، می تواند به کسب وکار آن ها کمک شایان توجهی کند.
بازاریابی چریکی

بازاریابی چریکی در بین انواع بازاریابی، یک روش غیرمرسوم و خلاقانه است که اکثر برندها و کسب وکارهای کوچک برای تبلیغات جهانی محصولات خود از آن استفاده می کنند. این روش در سال 1980 برای اولین بار توسط فردی با نام Jay Conrad Levinsonمطرح شد. او چندین کتاب و مقاله درباره بازاریابی چریکی نوشت و به این طریق باعث شد تا برندهای مختلف از وجود این روش بازاریابی آگاهی پیدا کنند.
بازاریابی چریکی شما را ملزم می کند که هر جنبه از بازاریابی را درک کنید، با بسیاری از آنها آزمایش و تجربه کنید، ناکارآمدها و بازنده ها را از حذف کنید، برندگان را دو برابر کنید و سپس از روش های بازاریابی استفاده کنید که خود را در میدان جنگ زندگی واقعی ثابت کرده اند.
Jay Conrad Levinson
در این روش بازاریابی، یک برند از تعاملات غافلگیرانه و یا غیر متعارف برای تبلیغ محصول یا خدمات خود استفاده می کند. بازاریابی چریکی متفاوت از انواع بازاریابی سنتی است زیرا اغلب به تعاملات شخصی متکی است، بودجه کمتری دارد و به گروهها و رسانه های کوچکتر تبلیغی تمرکز دارد که وظیفه دارند محتوای مورد نظر را در یک مکان محدودتر (به جای انتشار گسترده در رسانه های بزرگ) به نمایش بگذارند.
بازاریابی چریکی در بین انواع بازاریابی و روش های مارکتینگ یک روش خلاقانه و کم هزینه برای تبلیغات است. به همین خاطر امروزه بسیاری از برندها از این روش استفاده می کنند. به سبب کم هزینه و کارآمد بودن، این روش هم برای شرکت های کوچک و هم بزرگ قابل استفاده است. نام بازاریابی چریکی از جنگ های چریکی یا همان پارتیزانی برداشته شده است.
بازاریابی محصول
از نظر HubSpot، بازاریابی محصول، فرآیند ارائه یک محصول به بازار است. بازاریابی محصول را می توان به دو بخش «پیش از ارائه» و «پس از ارائه» تقسیم کرد.
از نظر ما این تعاریف تک بعدی هستند. در این تعاریف، فقط بر ارائه محصول به بازار تمرکز می شود. این در حالی است که در بازاریابی محصول، بازخورد محصولات عرضه شده به بازار، بر روی ساخت محصولات جدید تأثیر می گذارند.
به این ترتیب می توان یک تعریف جامع تر از بازاریابی محصول را به شکل زیر ارائه کرد:
بازاریابی محصول خلاء بین محصول و بازار را به صورت دوطرفه تکمیل می کند. به عبارت دیگر می توان بازاریابی محصول را به دو بخش تقسیم کرد. بخشی از بازاریابی محصول، درک بازار یا همان نیاز بازار است و بخش دیگر آن مربوط به تغییر محصول بر اساس نیاز بازار است. به زبان ساده تر شما باید مشکل بازار را درک کنید و برای آن یک راه حل مناسب ارائه دهید.
در بازاریابی محصول، بازاریاب برای تغییر محصول خود از روش های زیر استفاده می کند:
- تحقیق درباره رقبا و مشتریان برای شناسایی نیازهای مشتری که برآورده نشده است.
- شناخت و دسته بندی پرسونا مخاطب برای درک بهتر بازار هدف.
- بروزرسانی قیمت برای درک بهتر تفاوت بین ارزش محصول و قدرت بازار.
در این روش از انواع بازاریابی، بازاریاب برای ارتباط برقرار کردن بین محصول و بازار، از روش های زیر استفاده می کند:
- ایجاد محتوا و پشتیبانی ( این کار به موفقیت فروش و تیم پشتیبانی ختم می شود.)
- ارتقاء محصول یا قابلیت ( برای ایجاد تأثیر مثبت در بازار)؛
- ایجاد تعامل بیشتر ( همکاری کل تیم در فرآیند تحویل).
بازاریابی عصبی

در بازاریابی عصبی، نحوه واکنش بدن و مغز به محرک های بازاریابی بررسی می شود. طبق اصول بازاریابی عصبی، محتواهای مختلف مانند محتوای وب سایت ها، لوگو ها و مطالب رسانه های اجتماعی برای برانگیختن یک واکنش احساسی در مغز مخاطب طراحی می شوند.
برندها با استفاده از بازاریابی عصبی، احساسات مشتریان خود را بهتر درک می کنند و راحت تر می فهمند که چه عواملی آنها را به خرید کردن ترغیب می کند. در واقع هدف از بازاریابی عصبی رسیدن به درک عمیق تری از رفتار مصرف کننده است.
داشتن این بینش به برندها امکان می دهد انواع بازاریابی خود را طوری سامان دهند که هر چه بیشتر بر اساس عواطف و خواسته های مشتریان باشد و توجه آن ها را جلب کند. دکتر Benny B. Briesemeister در این باره می گوید:
بازاریابی عصبی می تواند نشان دهد که چگونه مشتری را درگیر کنید، چگونه او را غافلگیر کنید و چگونه از نظر احساسی او را درگیر خود کنید.
کمپانی هایی مانند تایم وارنر و NBC سالها است که برای اندازه گیری میزان مشارکت مشتریان خود از بازاریابی عصبی استفاده می کنند. در حالی که سایر غول های دنیای فناوری مانند مایکروسافت، گوگل و فیس بوک اخیراً مراکز علوم اعصاب خود را برای مطالعات بازاریابی عصبی، تاسیس کرده اند.
اما اندازه گیری واکنش های مختلف در مغز آسان نیست. به همین خاطر در تحقیقات بازاریابی عصبی، تصویربرداری و اسکن مغزی برای دیدن نحوه واکنش مردم به محصولات، قیمت گذاری، بسته بندی و تبلیغات، برای نمونه های مختلف انجام می شود.
بازاریابی عصبی در نهایت حقیقت جالبی را برای شما روایت می کند: مشتریان به صورت ناخودآگاه واکنش هایی را به برند و محتوای شما نشان می دهند که تاثیر قابل توجهی بر تصمیم گیری آن ها برای خرید از شما خواهد داشت. توجه داشته باشید که ذهن آگاه آنها کاملاً از آن واکنش ها بی اطلاع است.
بازاریابی ویروسی
وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی توسط پیام هایی که به سرعت از فردی به فرد دیگر گسترش می یابند، باعث ایجاد علاقه به به یک برند یا محصول (و در نتیجه افزایش فروش بالقوه آن محصول) می شود. ایده و نکته مهم بازاریابی ویروسی این است که محتوای مورد نظر را خود کاربران منتشر می کنند و آن را گسترش می دهند.
با توجه به سرعت و سهولت اشتراک گذاری محتوا در شبکه های اجتماعی، این پلتفرم ها زیستگاه طبیعی این نوع از انواع بازاریابی هستند. بهترین مثال های بازاریابی ویروسی در چند وقت اخیر، فیلم های احساسی، جالب، خنده دار یا منحصر به فرد در اینستاگرام و یوتیوب است که پس از همه گیر شدن، در سایر شبکه های اجتماعی نیز به اشتراگ گذاشته می شوند.
با این حال در بین انواع بازاریابی، بازاریابی ویروسی می تواند یک شمشیر دو لبه باشد. مهم است که به یاد داشته باشید در کمپین های ویروسی، قسمت عمده ای از کنترل به دست کاربران می افتد و این خطر وجود دارد که پیام محتوای شما به درستی تفسیر نشود و یا مورد تمسخر قرار بگیرد. از طرف دیگر، یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق، می تواند نتایج معجزه آسایی را برای برند شما رقم بزند.
بازاریابی حسی
بازاریابی حسی، که با عنوان برندینگ حسی نیز شناخته می شود، نوعی از انواع بازاریابی است که از طریق حواس پنج گانه مورد توجه مصرف کنندگان قرار می گیرد؛ به این صورت که از هر حس برای برقراری سطوح مختلف ارتباط عاطفی با مصرف کنندگان، استفاده می شود.
این اصطلاح برای اولین بار در سال 1998 به کار برده شد. هدف این نوع بازاریابی نیز توسط کارشناسان بازاریابی، براند اشمیت و الکس سیمونسون مشخص شده است؛ هدف بازاریابی حسی تاثیرگذاری بر نیمکره راست مغز مصرف کننده است (ناحیه ای که احساسات را کنترل می کند)، به جای اینکه فقط نیمکره چپ را هدف قرار دهد (که منطق و استدلال را کنترل می کند).
تحقیقات جدید نشان می دهد که احساسات فیزیکی ما به طور ناخودآگاه در تصمیم گیری هایمان تاثیر می گذارند. با استفاده از بازاریابی حسی، بازاریابان این فرصت را دارند که از این حقیقت اثبات شده، به نفع خودشان استفاده کنند. ایجاد تجربه های حسی مختلف برای مشتریان، می تواند ارتباط بهتر با آن ها را (آن هم در دنیایی مملو از تبلیغات و کمپین های رنگارنگ بازاریابی) تضمین کند.
نیچ مارکتینگ
در بازاریابی، نیچ (Niche) به خدمات یا محصولی اطلاق می شود که حوزه و بازار خاص و محدودی از تقاضا را به خودش اختصاص دهد. در واقع نیچ گوشه کوچکی از بازار است که در آن نوع خاصی از نیازهای مشتری برآورده نشده اند.
شما باید گوشه بازار کسب و کار خود را پیدا کنید و سعی کنید در هر سوراخ و روزنه ای که دارد خود را جا دهید و اگر وجود ندارد، یکی برای خود بسازید.
Dolly Parton
برای اینکه بتوانید یک بازار قدرتمند را به خود جلب کنید، انتخاب یک محصول مناسب و همچنین داشتن کانال ارتباطی صحیح (مثل وب سایت و …) ضروری است. همچنین باید با انجام تحقیق، مخاطب هدف خود را نیز به خوبی بشناسید. تنها در این صورت است که می توانید یک بازار خاص برای محصول مورد نظر خود ایجاد کنید.
بخش مهمی از نیچ ماکتینگ، فرآیند یافتن بخشهای کوچک و کشف نشده ای از بازار است که در عین کوچک بودن، می توانند بسیار سودآور باشند. این را هم بگوییم که این استراتژی بازاریابی برای حفظ میزان سودآوری فروش، به افزایش وفاداری مشتریان متکی است.
بسیاری از شرکت ها به طور موثر از نیچ مارکتینگ استفاده می کنند. این نوع از انواع بازاریابی مخصوصاً برای شرکتهای کوچک با بودجه محدود و محصولات یا خدمات تقلیدی مفید است که بخش خاصی از جمعیت مخاطبان را هدف قرار می دهند.
بخوانید: روانشناسی کسب و کار
مقایسه بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی

ایجاد تعادل بین انواع بازاریابی سنتی و دیجیتال، کلید اصلی موفقیت در یک کمپین تبلیغاتی است. در سال جاری، بازاریابی دیجیتال و سنتی هر کدام یک بال پرواز پرنده موفقیت هستند. هر دو استراتژی نقش بسیار مهمی در موفقیت کسب وکار شما ایفا می کنند.
به عنوان مثال، تبلیغات تلویزیونی برند نوشیدنی گینس را در نظر بگیرید. تبلیغات تلویزیونی آن ها به خاطر نوع فیلم برداری منحصر به فرد و قدرتمند آن ها، بسیار معروف است. بعد از گذشت 20 سال، هنوز هم کمپین تبلیغاتی Guinness’ classic 1999 ‘Surfer’ این برند، یکی از بهترین تبلیغات تلویزیونی در دنیا محسوب می شود. با این وجود، حتی یک اسطوره واقعی همانند Guinness هم باید تغییرات را به جان بخرد و از بازاریابی دیجیتال در برنامه های تبلیغی خود استفاده کند.
گینس برای آنکه بتواند مخاطبان جوان را جذب کند، به تازگی در زمینه دیجیتال مارکتینگ نیز فعالیت خود را آغاز کرده است. این شبکه برای جذب مخاطبان جدید، در شبکه های اجتماعی همانند فیسبوک و اینستاگرام، محتوای ویدیویی تولید می کند. آن ها به جای اینکه برای جذب مخاطبان جدید برنامه تبلیغاتی خود را تغییر دهند، از کمپین های تبلیغاتی خود فیلم برداری کرده اند و اقدام به انتشار آن ها در پلتفرم هایی همانند فیسبوک و اینستاگرام کردند. این محتوای ویدیویی به صورت مستقیم مخاطبان اصلی گینس را هدف قرار داد.
نتیجه این نوع تبلیغات بسیار حیرت آور بود. در این کمپین اجتماعی از گروه Compton Cowboys کمک گرفته شد. آن ها در خیابان های کالیفرنیا مشغول اسب سواری بودند. این محتوای ویدیویی به سرعت در سطح شبکه های اجتماعی اشتراک گذاری و در نتیجه وایرال شد. در ادامه شما را با مزایا و معایب بازاریابی سنتی و بازاریابی دیجیتال بیشتر آشنا خواهیم کرد.
مزایا و معایب بازاریابی سنتی
با گسترش هرچه بیشتر بازاریابی دیجیتال، بسیاری تصور می کنند بازاریابی سنتی اعتبار خود را از دست داده است. این در حالی است که بازاریابی سنتی هنوز هم در زندگی روزمره مشتریان شما نقش کلیدی ایفا می کند. اگر شما بودجه کافی برای سرمایه گذاری در کمپین تبلیغاتی مجلات برتر و پرطرفدار یا برنامه های تلویزیونی معروف را داشته باشید، می توانید به موفقیت بالایی دست پیدا کنید.
انواع بازاریابی سنتی شامل موارد زیر می شود:
- تبلیغات در فضای باز همانند اتوبوس، پوستر و بیلورد؛
- تبلیغات در رادیو و تلویزیون؛
- تبلیغات به صورت چاپ شده در مجلات و روزنامه؛
- ایمیل مواردی همچون کاتالوگ تبلیغاتی به مشتریان؛
- بازاریابی تلفنی و پیامکی؛
- تبلیغات روی ویترین فروشگاه ها یا تابلوهای راهنمایی.
مزایای بازاریابی سنتی
- تبلیغات سنتی پرطرفدار هستند. مردم به تماشای تبلیغات موثر تلویزیونی یا بیلبوردهای بزرگ در خیابان عادت دارند. تماشای این تبلیغات و بیلبوردها حتی برای برخی از مردم یک تفریح محسوب می شود.
- تبلیغات چاپ شده، دوام بیشتری دارند. برخی افراد به جمع آروی و آرشیو مجلات علاقه مند هستند. به این ترتیب تبلیغ شما در آن مجله تا مدت ها قابل مشاهده خواهد بود.
- بازاریابی سنتی بیشتر در خاطر مشتریان شما باقی می ماند. زمانی که مخاطبان شما یک تصویر را در زندگی واقعی خود ببینند، بهتر آن را در خاطر خود نگه می دارند تا اینکه یک ویدئو کوتاه را در تلفن همراه خود مشاهده کنند.
معایب بازاریابی سنتی
- اندازه گیری تأثیر کمپین های سنتی دشوار است. در بازاریابی دیجیتال می توان از ابزارهای مختلف برای اندازه گیری تأثیر کمپین بر مخاطب استفاده کرد؛ اما در بازاریابی سنتی چنین امکانی وجود ندارد.
- معمولاً گران قیمت هستند. چه قصد تبلیغات در تلویزیون و چه نصب بیلورد را داشته باشید، باید هزینه گزافی را بابت آن بپردازید. تبلیغات در روزنامه و مجلات نیز جزء تبلیغات گران قیمت به حساب می آیند.
- بازاریابی سنتی ارتباط مستقیم با مخاطب ندارد. در تبلیغات سنتی شما به صورت مستقیم با مخاطبتان در ارتباط نیستید. شما به عنوان یک بازاریاب با کمک تبلیغات سنتی، محصول یا خدمات خود را معرفی می کنید؛ اما قادر به ارتباط و تعامل مستقیم با مخاطب خود نخواهید بود.
مزایا و معایب بازاریابی دیجیتال
در این زمان دیگر نمی توان تأثیر روش های مارکتینگ دیجیتال را کتمان کرد. ما در عصر اینترنت زندگی می کنیم و به صورت میانگین، هر فرد 6 ساعت و 42 دقیقه روز خود را در اینترنت سپری می کند. بر اساس آخرین آمار، در سال 2022، حدود 73 درصد از تمام فروش ها به صورت اینترنتی از طریق موبایل انجام می شود. این درصد واقعاً زیاد است. پس باید از پتانسیل بازاریابی دیجیتال کمک گرفت.
بازاریابی دیجیتال شامل موارد زیر می شود:
- شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام و فیسبوک؛
- وبسایت؛
- بازاریابی محتوا؛
- بازاریابی وابسته؛
- بازاریابی درونگرا؛
- بازاریابی ایمیلی؛
- پرداخت هزینه بر اساس هر کلیک یا همان PPC؛
- بازاریابی موتور جستجو.
مزایای بازاریابی دیجیتال
- باعث تعامل بیشتر می شود. با کمک شبکه های اجتماعی شما می توانید متوجه شوید که مخاطب شما در لحظه چه تصوری درباره برند شما دارد. اگر پست های شما به اشتراک گذاشته می شوند و نظرات مثبتی را دریافت می کنید، نشان می دهد که در مسیر درست قرار دارید.
- اندازه گیری کمپین های تبلیغاتی در این روش ساده است. شما می توانید با کمک ابزارهای مختلف، تأثیر کمپین تبلیغاتی خود را بر مخاطب و مشتریان اندازه گیری کنید. این مسئله یکی از مهم ترین مزایای بازاریابی دیجیتال در مقایسه با بازاریابی سنتی محسوب می شود.
- به شما اجازه می دهد تا به درستی بازار هدف خود را انتخاب کنید. با کمک بازاریابی دیجیتال شما می توانید متوجه شوید که مثلا بازار هدف شما را خانم های 29 ساله ای که عشق نوشیدن برند Guinness هستند، تشکیل می دهند. به این ترتیب می توانید محتوایی مناسب برای آن ها تولید کنید.
معایب بازاریابی دیجیتال
- تبلیغات دیجیتال شاید کمی آزاردهنده باشند. تصور کنید در حال استفاده از فیسبوک هستید. شما می خواهید یکی از دوستان دوره دبیرستان خود را پیدا کنید که ناگهان با یک تبلیغات آزاردهنده رو به رو می شوید که بر اساس کوکی های جستجویی ایجاد شده که شب گذشته آن را انجام داده اید. حال تصور کنید که کنار دوستان خود نشسته اید و مضمون جستجوی شب گذشته شما در گوگل خجالت آور باشد. خب قطعاً احساس بدی نسبت به این برند پیدا خواهید کرد.
- ماندگاری کمتری دارند. همه ما روزانه در معرض هزاران تبلیغ دیجیتال هستیم. همینطور که وب گردی می کنیم، با هزاران تبلیغ مختلف رو به رو می شویم. حتی اگر بازار اصلی خود را هم هدف قرار دهید، باز هم امکان دارد که مخاطبان شما به راحتی از کنار تبلیغات تان بگذرند و آن را فراموش کنند.
- هر روز در حال تغییر است. در دنیای بازاریابی دیجیتال، هیچ چیزی ثابت نیست. دنیای دیجیتال هر روز در حال تغییر است. برای درک بهتر بازاریابی دیجیتال، باید همواره خودتان را به روز نگه دارید. اینکه بدانید از چه نوع بازاریابی دیجیتال که به موفقیت کسب وکار شما ختم می شود استفاده کنید، اهمیت بسیاری دارد.
فراموش نکنید هیچ نسخه جامعی برای بهبود کمپین های تبلیغاتی شما وجود ندارد. استفاده از انواع روش های مارکتینگ در شرایط خاص می تواند به موفقیت هرچه بیشتر شما کمک کند. کسب وکار شما چیست و از چه استراتژی بازاریابی استفاده می کنید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نتیجه گیری
خب دوستان عزیز، در این مطلب شما به صورت کلی با انواع بازاریابی و استراتژی های آن آشنا شدید. سعی کردیم با پاسخ به سوال «انواع بازاریابی چیست»، در انتخاب صحیح استراتژی بازاریابی جهت افزایش فروش و نرخ بازگشت سرمایه به شما عزیزان کمک کنیم.
14 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
سلام و ممنون بابات اطلاعات خوبی که در این زمینه در اختیار قرار دادید.
به دو اصطلاح بازاریابی ویروسی و بازاریابی دهان به دهان برخوردم که شبیه هم بودند، خیلی واسم جالب بود چه این مفاهیم چقدر شبیه به هم هستند
درباره بازاریابی چریکی میتونین بیشتر توضیح بدین
به طور خلاصه استفاده حداکثری از توانایی و ذخایر موجود در حال حاضر رو بازاریابی چریکی میگیم. یعنی حداکثر بهره وری با توجه به امکانات موجود.
اگر باز هم میخواهید اطلاعابت بیشری کسب کنید مقاله پایین رو مطالعه کنید:
https://dayanaffiliate.com/blog/what-is-guerilla-marketing/
سلام
آیا در بین انواع بازاریابی، بازاریابی هایی هم وجود دارند که جنبه علمی تر و حساب شده تری داشته باشند؟ یعنی مثلا بشه با یک عمل روتین و علمی اجراش کرد؟
بله دیجیتال مارکتینگ و اجرای استراتژی آن، نیازمند این است که شما اطلاعات جامع و مناسبی در این حوزه داشته باشی و هزی چقدر ماجرا تخصصی تر بشود، نقش علم و مفاهیم علمی و پیچیده در اون هم بیشتر خواهد شد.
تبلیغات پولی در موتورهای جستجو چقدر بازدهی داره؟ کسب و کار من مربوط به قهوه هستش، ارزش سرمایه گذاری داره برام اصلا؟
ببیند تا کمپین گوگل ادزتون رو شروع نکنید هیچی مشخص نمیشه. کمپین رو که شروع کنید، کیورداتون رو دربیارید، بهینه سازی کمپین ها رو انجام بدید بعد گوگل به شما میزان دقیق هزینه ها رو اعلام بکنه بعد مشخص میشه که آیا مثلا گوگل ادز برای شما اوکی هست یا نه.
چقدر طولانیی بود ولی واقعا جامع بود چیزی رو از قلم ننداخته بودی رفیق
ارسال ایمیل رو جزو بازاریابی سنتی اوردین
اشتباه نیست؟
تو اون بخش آوردیم ارسال بروشور و پوستر از طریق ایمیل، یعنی استفاده از ایمیل مارکتینگ باز هم برای یک روش سنتی انجام گرفته.
میشه مطلب رو توی وبلاگ خودم بزارم؟
با ذکر منبع مشکلی نداره
سلام. من راجع به اثربخشی زیاد بازاریابی عصبی خیلی شنیدم. چطور باید ازش استفاده کنم؟ مثالهای موفقش کدوم ها هستن؟
یه سرچ بزنین neuromarketing، میتونید مثال های بسیار موفق خارجی رو ببینید و ازشون الهام بگیرید