یکی از الگوریتمهای جستجوی گوگل، الگوریتم رنک برین (Rank Brain) نام دارد. گوگل از این الگوریتم برای مرتبسازی نتایج جستجو استفاده میکند. آشنایی با الگوریتم های گوگل و نحوه عملکرد آن ها از بخش های مهم آموزش سئو است. پس اگر دوست دارید درباره تاثیر این الگوریتم در رتبهبندی سایتها بیشتر بدانید، تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
برای دانلود PDF بر روی لینک کلیک کنید
الگوریتم رنک برین گوگل چیست؟
«الگوریتم رنک برین (Rank Brain)» یکی از الگوریتمهای گوگل است که با سیستم هوش مصنوعی کار میکند. این الگوریتم در پردازش نتایج جستجوی گوگل تاثیر زیادی دارد. اکنون گوگل به جای این که برای بررسی تک تک سایتها زمان زیادی را صرف کند، با کمک این الگوریتم پردازش آنها را با سرعت و دقت بیشتری انجام میدهد.
الگوریتم دیگری نیز به نام الگوریتم برت وجود دارد که شباهت هایی با این الگوریتم دارد. اما تفاوت اصلی برت با رنک برین در این است که الگوریتم برت بیشتر به دنبال درک زبان طبیعی است و به دنبال هدف کاربر از جستجو است. در حالی که رنک برین بیشتر به دنبال معنی عبارات طولانی و بلند است.
هوش مصنوعی به کار رفته در الگوریتم رنگ برین باعث میشود تا به اندازه یک انسان هوشمند بتواند سایتها را بررسی کند. در این الگوریتم از هوش مصنوعی AI استفاده شده است. این نوع هوش مصنوعی به سیستمهای رایانهای اشاره دارد که برای یادگیری و برقراری ارتباط طراحی شدهاند.
در واقع باید الگوریتم RankBrain را یک برنامه رایانهای برای مرتبسازی میلیاردها صفحه به حساب آورد. این الگوریتم به گوگل کمک میکند تا دادههای مناسبتری را برای کاربران نمایش دهد.
جالب است بدانید این الگوریتم در ابتدا نامی نداشت. اما در اواسط سال 2013 گوگل آن را بروزرسانی کرد و نام جدید RankBrain را برای آن انتخاب کرد.
آیا الگوریتم RankBrain بخشی از الگوریتم مرغ مگس خوار است؟
الگوریتم مرغ مگس خوار یک الگوریتم جستجوی کلی است که مثل موتور یک ماشین عمل میکند. خود موتور از قطعات دیگری مثل فیلتر روغن، پمپ سوخت، رادیاتور و … تشکیل شده است. به همین ترتیب، الگوریتم مرغ مگس خوار هم از بخشهای زیادی تشکیل شده است که رنک برین یکی از جدیدترین آنها محسوب میشود.
از نظر بسیاری از کارشناسان سئو، RankBrain بخشی از الگوریتم مرغ مگس خوار محسوب میشود.
این الگوریتم هم مثل الگوریتمهای Payday ، الگوریتم پاندا و پنگوئن برای مقابله با لینکهای اسپم، خنثی کردن صفحات دارای تبلیغات زیاد، محتواهای کپی شده، موبایل فرندلی بودن سایت و بهبود نتایج محلی طراحی شده است.
این الگوریتم از روش خاصی برای اعتبار دادن به صفحات پر از لینک استفاده میکند.
گوگل چطور از سیگنالهای این الگوریتم استفاده میکند؟
سیگنالها اِلمانهایی هستند که گوگل برای تعیین نحوه رتبه بندی صفحات وب، از آنها استفاده میکند. به عنوان مثال وقتی گوگل در حال خواندن یک صفحه سایت است، کلمات همان سیگنال هستند. اگر برخی از کلمات پررنگتر باشند، نوع سیگنال ارسال شده به گوگل متفاوت میشود.
الگوریتم رنک برین از طریق سیگنالهایی که برای گوگل ارسال میکند، در رتبهبندی سایت تاثیر میگذارد. برای مثال وقتی یک صفحه برای گوشیهای همراه ریسپانسیو شده باشد، الگوریتم RankBrain سیگنال آن را برای گوگل ارسال میکند.
تمامی این سیگنالها توسط بخشهای مختلفی در الگوریتم مرغ مگس خوار پرداش میشوند تا گوگل در پاسخ به جستجوی کاربران بتواند بهترین صفحات را نمایش دهد.
چند سیگنال برای رتبه بندی صفحات وجود دارد؟
گوگل به طور دائم به بیش از 200 سیگنال برای رتبهبندی صفحات توجه دارد. البته حدود 10 هزار سیگنال فرعی نیز وجود دارد که همگی در تعیین رتبه سایت مؤثر هستند.
در بین تمامی سیگنالهای ارسال شده، الگوریتم RankBrain م سومین عامل مهم برای رتبهبندی صفحات محسوب میشود. بنابراین سیگنالهایی که از الگوریتم برای Google ارسال میشود، اهمیت زیادی دارند.
رنک برین دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟
الگوریتم رنک برین گوگل درست مثل الگوریتم مرغ مگس خوار بر روی تفسیر عبارات تمرکز دارد.
این الگوریتم عبارت جستجوی کاربران را دریافت و آنها را از نظر معنایی تفسیر میکند. همچنین این الگوریتم میتواند به معیارهای شخصیت کاربر برای جستجوی کلمات توجه کند. این معیارها شامل مکان جستجو، سابقه جستجو، هدف جستجو و … است.
برای مثال اگر یک کاربر در تهران عبارت «کلینیک پزشکی» را جستجو کند، تمامی مراکز پزشکی شهر تهران برای او نمایش داده میشود.
اما برای یک شهروند اصفهانی یا تبریزی، نتایج جستجو متفاوتتر است. در واقع الگوریتم RankBrain فاکتورهای زیادی را برای رتبهبندی سایت در نظر میگیرد که یکی از آنها GPS کاربر است.
گوگل برای اینکه بتواند کلمات کلیدی کاربران را از نظر معنایی تفسیر کند، به معیارهای زیادی توجه دارد.
رنک برین الگوریتمی است که در شناخت دقیق نیاز کاربر و محتوای سایت به گوگل کمک میکند. این الگوریتم برای این کار به فاکتورهایی مثل جدید بودن محتوا، اعتبار دامنه سایت، تنوع و پراکندگی کلمه کلیدی در متن، تعداد و کیفیت بک لینکها و …. توجه دارد.
هدف گوگل از طراحی این الگوریتم چه بوده است؟
برای درک بهتر عملکرد این الگوریتم، لازم است 2 وظیفه اصلی این الگوریتم را بدانید:
- کمک به گوگل برای فهم رفتار کاربران و درک کلمات کلیدی
- بررسی رفتار و واکنش کاربران بعد از دریافت SERP (بررسی میزان رضایت آنها)
قبل از اینکه الگوریتم رنگ برین طراحی شود، گوگل روزانه با عبارتهای زیادی روبهرو میشد که هیچگاه توسط کاربران قبلی جستجو نشده بودند. همین موضوع Google را سردرگم میکرد.
زیرا نمیدانست دقیقاً منظور کاربر از این عبارت جدید چیست؟ میزان عبارتهای جدید در گوگل روزانه 15 درصد بود. یعنی 15 درصد از کاربران قادر به دریافت صفحنه نتایج مطابق با میل خود، از سوی گوگل نبودند.
برای مثال اگر در گذشته شما یک عبارت جدید مثل «فروشگاه کفش ملی در خرم آباد» را جستجو میکردید، چون گوگل تا به حال با چنین عبارتی روبهرو نشده بود، منظور شما را درک نمیکرد.
پس هر سایتی که در مورد کلمات «فروشگاه»، «کفش ملی» و «خرم آباد» مطلب نوشته بود، در SERP نمایش داده میشد. در حالی که شما چنین چیزی را نمیخواستید.
اما حالا گوگل با کمک این الگوریتم میتواند منظور کاربران را به طور دقیق متوجه شود. در نتیجه میتواند متناسب با نیاز کاربران، هر صفحهای را که نیاز دارند، در صفحه نتایج جستجو نمایش دهد.
به عبارت دیگر الگوریتم RankBrain گوگل میتواند حتی عبارتهای ناقص، دارای اشتباه تایپی و کاملاً جدید را هم درک کند.
برای مثال وقتی در گوگل یک عبارت جدید را سرچ میکنید که دارای غلط املایی است، رنک برین غلط املایی را برطرف کرده و متوجه میشود شما به دنبال چه چیزی هستید.
الگوریتم رنک برین چگونه عمل میکند؟
گوگل برای اینکه بتواند منظور کاربران را به طور دقیق دریافت کند، در الگوریتم جدیدش از تکنولوژی “Word2vec” استفاده کرده است. Word2vec به معنای تبدیل کلمات کلیدی به مفاهیم قابل درک است.
در واقع این تکنولوژی باعث میشود تا الگوریتم رنک برین ارتباط معنایی بین کلمات را به راحتی درک کند.
برای مثال بین دو کلمه «مسکو» و «روسیه» ارتباط نزدیکی وجود دارد. یعنی مسکو پایتخت روسیه است و رنک برین با کمک تکنولوژی Word2vec میتواند این ارتباط را بفهمد.
بخش دیگری از عملکرد این الگوریتم به ارزیابی واکنش کاربران در برابر SERP اختصاص دارد. برای این کار از فاکتورهای تجربه کاربری “UX” استفاده میکند.
این فاکتورها شامل نرخ کلیک (CTR)، میزان حضور کاربر در صفحه (Dwell time)، نرخ پرش (Bounce rate) و Pogo sticking است.
به طور ساده اگر کاربر از صفحاتی که در SERP برای او نمایش داده شده است، رضایت نداشته باشد، یعنی این الگوریتم نتوانسته بخوبی نیاز کاربر را درک کند.
برای مثال شما عبارت «عفونت دندان بعد از عصب کشی» را در گوگل جستجو میکنید. این موتور جستجو لیستی از بهترین محتواها را در صفحه نتایج جستجو برایتان نمایش میدهد. اما هیچ یک از این محتواها با سوال شما مرتبط نیست.
پس یکی یکی صفحات سایتها را باز میکنید.
کمی از آن را میخوانید و فوری سایت را میبندید. مجدداً سوال خود را به شکل دیگری طراحی کرده و جستجو میکنید.
در این مواقع الگوریتم رنک برین قادر است این واکنش شما را سریع دریافت کند. پس متوجه میشود که نتوانسته است منظور شما را درک کند.
اما حالا تصور کنید یکی از صفحات در SERP پاسخ سوال شماست. بنابراین 5 دقیقه زمان صرف خواندن محتوای سایت میکنید.
حتی ممکن است بر روی لینکهای داخلی سایت نیز کلیک کنید و یا به سایر صفحات سایت بروید. الگوریتم RankBrain گوگل با بررسی این واکنش متوجه میشود که کلمات کلیدی را به درستی فهمیده است.
تاثیر این الگوریتم گوگل بر روی SEO
اگر رنک برین گوگل مطمئن باشد که عبارات جستجو شده را به درستی تشخیص داده و درک کرده است، اما با این وجود شما صفحه را سریع ترک کردهاید، رتبه آن سایت را کاهش میدهد. زیرا به این نتیجه میرسد که محتوای آن صفحه کاربرپسند نبوده یا نتوانسته رضایت شما را جلب کند.
از سوی دیگر اگر کاربر عبارتی شبیه به کلمات کلیدی رایج و استفاده شده در سایتها را جستجو کند، الگوریتم رنک برین قادر است منظور کاربر را درک و سایتهای مورد نظر را برای او نمایش دهد.
فرض کنید شما مدیر سایت طب سنتی هستید. حالا کاربر عبارت «لاغری با کمک نوشیدنی های لاغرکننده» را جستجو کند اما هیچ سایتی در مورد این کلمه، محتوا ننوشته باشد.
حالا الگوریتم RankBrain این کلمه کلیدی را با عبارت رایج «نوشیدنی های لاغری» مرتبط میکند.
اگر در سایت محتوایی با این کلمه کلیدی را منتشر کرده باشید، گوگل آن را در SERP برای کاربر نمایش میدهد.
اکنون الگوریتم رنک برین میتواند جابجایی کلمات کلیدی را در یک عبارت بلند به راحتی تشخیص دهد.
برای مثال این الگوریتم عبارت «بهترین ابزارها برای پیدا کردن کلمات کلیدی» را با عبارت «بهترین ابزارهای پیدا کردن کلمات کلیدی» را یکسان به حساب میآورد.
بنابراین مجبور نیستید در تمامی متن از یک کلمه کلیدی به طور مکرر استفاده کنید.
بلکه الگوریتم RankBrain این امکان را برایتان فراهم آوردن است تا بتوانید از اشکال مختلف کلمات کلیدی در محتوا استفاده کنید.
چطور سایت خود را برای رنک برین بهبود دهیم؟
برای اینکه بتوانید از الگوریتم RankBrain گوگل برای ارتقاء رنکینگ سایت خود استفاده کنید، فاکتورهای زیادی وجود دارد. برای اینکار لازم است تا راهکارهای زیر را مد نظر قرار دهید:
استفاده از تیترهای جذاب و هیجانی برای تگ تایتل
جالب است بدانید که این الگوریتم توجه زیادی به تیترهای جذاب و هیجانی دارد. در حالی که چند سال پیش متخصصان سئو فکر میکردند اگر کلمات کلیدی را در H2 و H3 مدام تکرار کنند، به دیده شدن محتوایشان کمک میکند، اما RankBrain چیز دیگری را نشان داد.
استفاده از مترادف و همخانواده کلمات کلیدی در H2، H3 و … میتواند در افزایش نرخ CTR تاثیر بگذارد.
از سوی دیگر وقتی تعداد کلیکهای سایت افزایش مییابد، رنک برین توجه ویژهای به سایت دارد.
برای اینکه تیترها را جذابتر کنید، میتوانید از پرانتز، علامت + و – و یا | استفاده کنید. به طور کلی علامتها مثل چشمک زدن ستاره میتواند توجه کاربر را به خود جلب کند.
برای مثال میتوانید قسمت مهم تیتر مثل تاریخ انتشار، بروزرسانی و … را در پرانتز قرار دهید. درست شبیه این مثالها:
(آخرین بروزرسانی)، (جدیدترین خبر)، (آخرین خبر)، (2020) و …
همچنین میتوانید در قسمت تگ تایتل یا سایر Hها از اعداد استفاده کنید. جالب است بدانید استفاده از اعداد در قسمت عنوان اصلی باعث بالا رفتن نرخ CTR و در قسمت H2, H3, H4 و … باعث افزایش زمان حضور کاربر در صفحه میشود.
همچنین بررسی Structured Data، دیسکریپشن (توضیحات متا) و URL هم میتوانند به افزایش نرخ CTR کمک کنند.
کاهش نرخ پرش Bounce rate و افزایش Dwell time
همانطور که در میانه صحبت گفتیم الگوریتم رنک برین گوگل توجه زیادی به فاکتورهایی مثل Dwell time و نرخ پرش Bounce rate دارد.
زیرا یکی از وظایف این الگوریتم، ارزیابی واکنش کاربر نسبت به SERP است. پس اگر کاربر خیلی سریع سایت شما را ترک کند، یعنی محتوای شما کاربرپسند نبوده است. برای گوگل هم رضایت کاربر در اولویت قرار دارد.
اگر نتوانید رضایت بخشی از بازدیدکنندگان سایت را جلب کنید، خیلی زود رتبه سایت شما کاهش مییابد.
برای بهبود Dwell time (میزان حضور کاربر در سایت) باید محتوای کاربرپسند تولید کنید. اگر از تیتر جذاب استفاده کردید و میزان بازدید سایت را بالا بردید، حالا باید محتوا هم متناسب با همان تیتر (H1) باشد.
در محتواهای خود از اطلاعات قوی استفاده کنید. استفاده از محتواهای طولانی که تمامی اطلاعات مورد نیاز کاربر را در خود داشته باشد، میتواند تا حدی در نگهداشتن بازدیدکنندهها تاثیرگذار باشد.
یکی از راههای کاهش نرخ پرش Bounce rate و بهبود Dwell time، بارگذاری محتواهای ویدئویی و پادکست است.
کاربران برای تماشای ویدئو وقت صرف میکنند. همچنین به شنیدن پادکست هم علاقه زیادی دارند. تصاویر اینفوگرافیک جذاب هم یکی دیگر از راههای نگهداشتن بازدیدکنندگان در سایت است.
یک راه کاربردی دیگر برای اینکه Dwell time را افزایش و نرخ پرش را کمتر کنید، استفاده از مقدمه کوتاه، جذاب و هیجانی است.
برای مثال وقتی در ابتدای مقدمه سوالاتی را مطرح میکنید که کاربر دقیقاً همان سوالات را دارد، او را برای خواندن ادامه مطلب و ماندن در صفحه ترغیب میکنید.
نتیجه
الگوریتم رنک برین گوگل درست مثل الگوریتم مرغ مگس خوار به مفهوم کلمات کلیدی و محتوای سایتها توجه زیادی دارد. از سوی دیگر این الگوریتم به گوگل کمک میکند تا مفهوم عبارتهای جدیدی را که کاربران جستجو میکنند، درک کند. این الگوریتم سرعت و دقت گوگل را در پیدا کردن صفحات مورد نظر کاربران تا حد زیادی افزایش داده است. برای استفاده از این الگوریتم در بهبود رتبه سایت، باید نرخ CTR و Dwell time سایت خود را افزایش و نرخ پرش را کاهش دهید.
سوالات متداول
گوگل در این الگوریتم از تکنولوژی “Word2vec” استفاده می کند که به معنای تبدیل کلمات کلیدی به مفاهیم قابل درک است. با این تکنولوژی الگوریتم رنک برین ارتباط معنایی بین کلمات را به راحتی درک می کند. گوگل به کمک این الگوریتم، دادههای مناسبتری را به کاربران نمایش می دهد.
الگوریتم برت بیشتر به دنبال درک زبان طبیعی کاربر و درک هدف او از جستجو است. اما رنک برین بیشتر سعی دارد تا معنی عبارات طولانی و بلند را بفهمد.
این الگوریتم نیز کانند برخی دیگر از االگوریتم های معروف گوگل، با هدف مقابله با لینکهای اسپم و محتواهای کپی، خنثی کردن صفحات دارای تبلیغات زیاد، اطمینان از موبایل فرندلی بودن سایت و … طراحی شده است.
گوگل معمولا بیش از 200 سیگنال را برای رتبهبندی صفحات مورد توجه قرار می دهد. حدود 10 هزار سیگنال فرعی نیز وجود دارد که به نوعی در رتبه بندی سایت موثر هستند.
در بین همه این سیگنال ها، الگوریتم RankBrain سومین عامل تاثیرگذار برای رتبهبندی صفحات محسوب میشود. بنابراین سیگنالهایی که از این الگوریتم برای گوگل ارسال میشوند، مهم هستند.
استفاده از تیترهای جذاب و هیجانی برای تگ تایتل: این الگوریتم توجه زیادی به تیترهای جذاب و هیجانی دارد.
کاهش نرخ پرش Bounce rate و افزایش Dwell time: یکی از وظایف این الگوریتم، ارزیابی واکنش کاربر است. پس اگر بازدیدکننده ای خیلی سریع سایت شما را ترک کند، یعنی محتوای شما را نپسندیده است. رضایت کاربر برای گوگل اولویت دارد.
3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
ممنون از محتوای عالی و مفید که آماده کردین
درود بر شما الگوریتم رنک برین بر چه اساسی کار میکنه؟
سلام
این الگوریتم از هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ استفاده می کنه تا بتون به کاربران نتایج بهتری رو ارائه بده. دو اصل اساسی الگوریتم رنک برین شامل آنالیز رفار کاربرها و مفهوم کلمات است